چکیده:
مقدمه
با توجه به تعاریف مختلفی که از برنامه درسی صورت گرفته است. تعیین حد و مرز برنامه درسی از مسائل
چالش برانگیز نظریه پردازان برنامه درسی بوده است (خاکباز و موسی پورء ۱۳۸۹). یکی از اهداف
راهبرهای نظام آموزشی در هر جامعهای» تربیت نیروهای خلاق و نوآور با تکیه برنیازهای فرهنگی و
تربیتی خواهد بود. آموزش و پرورش و آموزش عالی وظیفه تربیت نیروهای ماهر را در کشور دارند. لازمه
رسیدن به این هدف» سیاست گذاری صحیح با توجه به نیازهای فرهنگی و اجتماعی و رفاهی افراد مختلف
میباشاد,
از طرف دیگر سیاستگذاری باید منطبق با اسناد بالا دستی و چشم انداز تبیین شده توسط شورای عالی
انقلاب فرهنگی و سیاستهای نظام در حوزه آموزش و پرورش باشد. از طرفی بهره مندی از تجارب و
الگوهای موف کشورها و لزوم بومی سازی این سیاستها میتواند نقشه راهی باشد در دست یابی به یک
نظام سباست گذاریکاراآمد.
خلاصه ماشینی:
در کشور ايران در افق چشم انداز ٢٠ ساله ، جامعه اي برخوردار از دانش پيشرفته و توانا در توليد علم و فناوري ترسيم شده است و با ايجاد زمينه براي فرصت هاي يادگيري و دسترسي آموزش و پرورش براي 284 همه ، ارتقاي کيفيت آموزش و پرورش ، تقويت هويت ديني و ملي دانش آموزان توسعه ي مشارکت بخش غيردولتي در امر آموزش و پرورش ، موجبات دستيابي به جامعه ي متکي بر سرمايه انساني را فراهم ميآورد (نوروز زاده ، ١٣٨٩) * وزارت آموزش و پرورش در جهت تحقق اهداف خود اقدامات زير را انجام ميدهد: ــ گسترش دانش و مهارت ، ــ ارتقاي بهره وري و سرمايه هاي انساني، ــ توسعه ي کمي و کيفي آموزش عمومي، ــ بهبود شاخص هاي آموزشي، ــ تلاش در جهت تبيين و استحکام مباني مردم سالاري ديني و ــ نهادينه کردن آزاديهاي مشروع ــ تلاش در جهت تحقق عدالت اجتماعي و دسترسي به فرصت هاي برابر آموزشي ــ افزليش مشارکت مردمي و تامين منابع مالي انجام وظيفه مينمايد (فاريابي و داوودي، ١٣٩٦) در ادامه ميخواهيم تاثير جهان بيني بر سياست آموزشي و نقش سياست در اصلاح ساختار برنامه درسي را مطرح نماييم .