چکیده:
زمینه و هدف: تشبیه یکی از ارکان برجسته صور خیال است و بررسی آن در شناخت ویژگیهای سبکی شاعر تاثیر فراوان دارد. در این مقاله به شیوه تقسیمبندی بروک رز -که روشی دستوری زبانشناسی است- به استخراج تشبیهات خاقانی پرداخته شده است تا بتوان به پاسخ این پرسشها دست یافت: ویژگیهای برجسته ساختاری تشبیهات قصاید خاقانی براساس طبقه بندی بروک رز چیست؟ قلمروهای اساسی مشبه به ها در قصاید خاقانی کدام عرصه ها را دربر میگیرد؟
روش مطالعه: توصیفی-تحلیلی است.
یافته ها: بررسی تشبیهات خاقانی بر اساس تقسیمبندی پنجگانۀ بروک رز نشان داد بترتیب روشهای ربطی-اسنادی، اضافی، و اشاره از بالاترین بسامدها برخوردارند؛ بیتردید پربسامدترین ساختار تشبیهی قصاید خاقانی، ساختار ربطی-اسنادی با مصدر «بودن» (از نوع مقید) است که در آن «مشبه» به «مشبه به» بطور مستقیم اسناد مییابد. سپس ساختار اضافی (تشبیهات فشرده) از بسامد بالایی برخوردارند؛ بروک رز استفاده از حرف اضافۀ of انگلیسی را، که معادل کسره در فارسی است، روشی برای برقراری این پیوند میداند. سپس روش اشاره قرار میگیرد؛ روش اسلوب معادله از میان انواع روشهای اشاره، بیشترین فراوانی را داراست؛ روش ربطی با استفاده از فعل «ساختن» از میان روشهای بروک رز، پایینترین بسامد را دارد. گسترده ترین قلمرو مشبه به در قصاید خاقانی، قلمرو اشیاء است.
نتیجه گیری: خاقانی در میان موارد تقسیمبندی بروک رز، در بیشترین ابیات به ترتیب ممدوح، متعلقات آن و خویشتن را مورد تشبیه قرار داده است؛ «ممدوح» بیش از همۀ عناصر مورد اسناد و دگرگونی قرار گرفته است؛ سپس «من» شاعر و متعلقات وی در رتبه بندیهای او حضور پررنگی دارد.
BACKGROUND AND OBJECTIVES: Simile is one of the prominent elements of imageries and its investigation has a significant effect on recognition of the poet's style. This study deals with a linguistic-grammatical method i.e. Brook-Rose categorization method for deriving Khaghani's similes in order to answer these questions: what are the prominent structural features of similes in Khaghani's odes based on Brook-Rose categorization method? What fields are included in basic realms of vehicles in Khaghani's odes?
METHODOLOGY: This study applied descriptive-analytic method.
FINDINGS: Upon using Brook-Rose quintet categorization method for Khaghani 's similes, the findings demonstrated that copula-attributive, genitive and pointing enjoy the highest frequencies respectively. Then, the genitive structure (concise simile) enjoys the highest frequency; Brook-Rose considers the usage of preposition 'of' (an equivalent for 'ا' in Persian language) in Khaghani's odes as a method for establishment of this relationship. Khaghani used some methods for creating novel, concise and prominent simile in many cases; then, the third most frequent method is pointing method. Allegory method enjoys the highest frequency among other methods. Attributive method has the lowest frequency by using verb 'making' among Brook methods. The things realm is the widest realm of vehicles in Khaghani odes.
CONCLUSION: Regarding Brook-Rose categorization, Khaghani used simile in most verses for the praised, its appurtenants, and self respectively. The highest usage of attribute and transformation is for 'The Praised'; then the poet's 'self' and his appurtenants are boldly present in the categorization.
خلاصه ماشینی:
نتيجه گيري: خاقاني در ميان موارد تقسيم بندي بروک رز، در بيشترين ابيات به ترتيب ممدوح ، متعلقات آن و خويشتن را مورد تشبيه قرار داده است ؛ «ممدوح » بيش از همۀ عناصر مورد اسناد و دگرگوني قرار گرفته است ؛ سپس «من » شاعر و متعلقات وي در رتبه بنديهاي او حضور پررنگي دارد.
نکته اي که بسيار اهميت دارد و ما را بر آن داشت که از روش بروک رز١ در تقسيم بنديتشبيه ها بهره 1 - Brook - Rose بگيريم ، آن است که «تقسيم بندي تشبيه به تشبيهات فشرده و گسترده نميتواند ميان تشبيه هاي بدون ادات و وجه شبهي که بصورت مضمر يا با حروف اشاره و اصوات به يکديگر ميپيوندد و ساير تشبيهات بدون ادات و وجه شــبهي که با افعال ربطي به يکديگر پيوند مييابد، تمايز قائل شــود.
«مشبه » و «مشبه به »هايي را که در اين ساختار موردتوجه خاقاني بوده اند ميتوان به دو دسته تقسيم کرد: مشبه هاي معقول که بيشترين فراواني را به خود اختصاص داده اند، مانند فقر، وفا، عدل ، دل ، خرد، جان ، و طلب که در بيشترين موارد مشبه به آنها از قلمرو اشياء است و بيشتر تصاوير داراي لحن تعليمي است .
در شعر خاقاني، اين تصويرسازي، فراواني شيوه هاي ربطي-اسنادي را ندارد و از ميان تقسيم بنديهاي پنج گانۀ بروک رز، پايينترين بسامد را دارد (٦٩مورد)، اما خاقاني بااستفاده از اين ساختار بخوبي توانسته است تصاويري بديع خلق کند و جنبۀ جادويي اين تصاوير خواننده را جذب ميکند.