خلاصه ماشینی:
"رضا علیپور متعلم «سرگیجه!»بله سرگیجه تنها احساسی است که بعد از هربار تماشای فیلمهای محسن مخملباف نصیب راقم این سطور شده است(به استثنای نوبت عاشقی)سرانجام بعد از غور و تفحص و بررسی فراوان برای دستیابی به راز و کشف دلایل«سرگیجهء»مزبور،به نتایج«مشعشعی» دست یافتم که به شرح زیر خدمتتان معروض میدارم: 1-وفور شعار و شعار آنهم از همه رقم؛در باب سیاست،فلسفه،قحطی،گرسنگی، مذهب،هنر و موقعیت هنرمند در دوران معاصر،نقش و عملکرد روشنفکران(هم غربزده و هم شرقزده و هردو البته از نوع مرفه بیدرد!)امپریالیسم،عملکرد جنبش چپ در این دیار و،و،...
میخواهم همینجا از فرصت سوء استفاده کرده و نارضایتی و اعتراض خود را به آن«عدهء متحجر»اعلام کنم چرا که در وهلهء اول آنها را باعث وبانی محرومیت مردم از تماشای نوبت عاشقی،شبهای زایندهرود و دیگر فیلمهای توقیفشده میدانم و بس؛فیلمهایی که به جای جان گرفتن روی پرده سینماها،در انبارها خاک میخورند."