مصاحبه شونده: حیدری، غلام؛
تابستان 1374 - شماره 5 (5 صفحه - از 151 تا 155)

"شاید اگر نسل پیش از ما همت کرده بود و چند کتاب حتی در حجمی لاغر به عنوان نمونه دربارهء فعالیت سینمایی آوانس اوگانیانس،فرخ غفاری،پرویز کیمیاوی، سهراب شهید ثالث،و حتی مهدی میرصمدزاده،عزیز الله رفیعی،پرویز خطیبی،رضا صفایی،اسماعیل پورسعید،نظام فاطمی،محمد علی فردین و اصلا همهء آدمهایی که نمیگویم یک دو فیلم بلکه دستکم فیلم ساختهاند فراهم میآورد،امثال من،که به اصطلاح در اعداد پژوهندگان تاریخ سینمای ایران هستیم،این قدر مرارت نمیکشیدند،چرا که این کتابها میتوانست پرتوی،و لو مختصر،به زاویه یا زوایایی از تاریخ سینمای ایران بیفکند. اگر بخواهم ارزش کار و سهم فیلمسازان را در تحولات و بر گشتگاههای سینمای ایران مشخص کنیم فکر نمیکنم لازم باشد به فیلمسازان«خیلی زیاد»ی با این حجم و تفصیل بپردازیم،ولی همانطور که در یادداشت کتاب هم اشاره کردهام دربارهء فیلمسازان حرفهای و نامآور سینمای ایران میتوان کتابی تدوین و منتشر ساخت،و این فیلمسازان-به گمان من-تعدادشان کمتر از تعداد انگشتان دو دست است. در صفحهء 10 کتاب اشاره کردهام که تقوایی و نادری از معدود سینماگران ایرانی هستند که دو سه اثر آنها استعداد تجزیه و تحلیل فراوان دارند و میتوان دربارهء آنها به ارزیابی زیبایی شناختی پرداخت،و عبارت بعدی را که دربارهء مخملباف است با«اما»شروع کردهام،و نوشتهام که او بحثانگیزترین فیلمساز سالهای اخیر است و تاکنون توجه گروههای بسیاری از بینندگان حرفهای و غیر حرفهای سینما را به خود و آثارش جلب کرده و چه و چهها،و اگر به او پرداختهام یکی از دلایلش همین توجه عمومی بوده،و دو دیگر اینکه مخملباف نمایندهء یک جریان هنری نیرومندی است که «عقل عامیانه»،یا به تعبیر حکیم عمر خیام«عقل هر روزه»،را دستآویز کار خود قرار میدهد،و ماهیت این جریان دیر یا زود بایستی روشن شود."
- دریافت فایل ارجاع :
(پژوهیار,
,
,
)