چکیده:
زمینه و هدف: کیفیت خواب یکی از عواملی میباشد که توانایی تحت تاثیر قرار دادن عملکرد تحصیلی و عملی دانشجویان و سلامت جسم و روان آنها را دارد. پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش میانجیگر نشخوار فکری در رابطه بین باورهای فراشناختی و سلامت روان با کیفیت خواب در دانشجویان علوم پزشکی کرمان انجام گردید.
مواد و روشها: روش تحقیق حاضر توصیفی از نوع همبستگی است و جامعه آماری این پژوهش دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کرمان در سال 1399-1400 بودند. نمونهای به حجم 360 نفر از دانشجویان با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب شد و به پرسشنامههای باورهای فراشناختی ولز و کارترایت -هاتون، سلامت روان گلدبرگ، کیفیت خواب پیتزبورگ و همچنین نشخوار فکری نولن - هوکسما و مارو پاسخ دادند. دادههای به دست امده با استفاده از مدلیابی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که نشخوار فکری در رابطه بین باورهای فراشناخت و سلامت روان با کیفیت خواب نقش میانجیگری دارد. بین باورهای فراشناخت و سلامت روان با کیفیت خواب رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد (P<0\01) و به طور کلی مدل ازمون شده در مطالعه حاضر با مدل مفهومی اولیه برازش مناسب دارد.
نتیجهگیری: نتایج نشان میدهد باورهای فراشناختی منفی موجب اثرگذاری بر تداوم نشخوار فکری و تقلیل یافتن سلامت روانی در ابعاد فردی و اجتماعی میشود که بر کیفیت خواب دانشجویان اثر میگذارد که لزوم توجه مسئولین نظام اموزشی را بسوی اینگونه متغیرها طلب میکند.
خلاصه ماشینی:
نمونه اي به حجم ٣٦٠ نفر از دانشجويان با استفاده از روش نمونه گيري تصادفي خوشه اي چندمرحله اي انتخاب شد و به پرسشنامه هاي باورهاي فراشناختي ولز و کارترايت -هاتون ، سلامت روان گلدبرگ ، کيفيت خواب پيتزبورگ و همچنين نشخوار فکري نولن - هوکسما و مارو پاسخ دادند.
نتيجه گيري: نتايج نشان ميدهد باورهاي فراشناختي منفي موجب اثرگذاري بر تداوم نشخوار فکري و تقليل يافتن سلامت رواني در ابعاد فردي و اجتماعي ميشود که بر کيفيت خواب دانشجويان اثر ميگذارد که لزوم توجه مسئولين نظام اموزشي را بسوي اين گونه متغيرها طلب ميکند.
Pittsburgh Sleep Quality Index 448 تمايز خواب مطلوب و نامطلوب افراد به کار ميرود و نمره کل بزرگ تر از ٥ نشان دهنده آن است که آزمودني کيفيت خواب ضعيفي دارد.
بر مبناي اين مدل ، متغيرهاي باورهاي فراشناختي و سلامت روان به عنوان متغير برون زا (مستقل ) و متغير نشخوار فکري به عنوان متغير ميانجي و متغير کيفيت خواب به عنوان متغير درون زا (وابسته ) در نظر گرفته شده است .
Blunch 452 روزانه ) است ؛ بنابراين همين خرده مقياس ها به عنوان نشانگرهاي آن در نظر گرفته شدند، و باتوجه به اينکه تمامي نشانگرها به غيراز تأخير در به خواب رفتن ، طول مدت خواب و کيفيت خواب داراي بار عاملي مطلوب (٠٣٨ يافته هاي مربوط به آزمون الگوي پيشنهادي پژوهش فرضيه اصلي: آزمون مدل ساختاري کيفيت خواب بر اساس باورهاي فراشناختي و سلامت روان با ميانجيگري نشخوار فکري برازش دارد.
يافته ديگر اين پژوهش نشان داد نشخوار فکري در رابطه بين سلامت روان و کيفيت خواب نقش ميانجيگرانه دارد.