چکیده:
زمینه و هدف
کنش گفتاری، بیشتر به ابعاد کاربردی زبان توجه میکند و جزو نظریه های کاربردشناسی محسوب میشود. براساس این نظریه، در قالب جمله ها و عبارتها، اعمالی نیز انجام میشود که با نیتهای ارتباطی گوینده، پیوند مستقیمی دارد. به سخن دیگر، این نظریه به بررسی معانی موردنظر گوینده در قالب پاره گفتارها میپردازد. بهارستان جامی ازجمله آثار تعلیمی است که در پس معنی ظاهری حکایتهای آن، معانی ثانوی نیز دنبال میشود. در این پژوهش به بررسی کنشهای گفتاری موردنظر سرل -که شامل کنش اظهاری، ترغیبی، عاطفی و تعهدی است- در حکایتهای بهارستان پرداخته شده است.
روش مطالعه
پژوهش حاضر، براساس مطالعات کتابخانه ای و اسنادی، به روش توصیفی-تحلیلی صورت پذیرفته است.
یافته ها
جامی گاهی با عبور از نظام خبرسانی کنشهای اظهاری، آنها را به کنش ترغیبی تبدیل میکند؛ گاه با استفاده از شخصیتهای نوعی و پرهیز از روایت خطی، کنشهای ترغیبی را میسازد و در مواردی نیز با بهره گیری از تقابلهای دوگانه نظام معنایی واژگان خاصی که ساختار حکایت به آنها وابسته است، کنشهای اظهاری را به کنشهای ترغیبی تغییر میدهد. وی همچنین برای تبدیل کنشهای اظهاری در بافت توصیفی حکایتها از ابزارهایی مانند زبان تمثیل، زبان بدن، طنز و پیرنگ داستانی بهره گرفته است.
نتیجه گیری
جامی در بهارستان برای بیان مفاهیم پندآموز و اقناع مخاطب به کنشگری پویا و سازنده، از عوامل مختلف بافتی همچون قالب حکایت، ترکیب گونه تعلیمی با گونه غنایی، استفاده از شخصیت و شخصیت پردازی مناسب و استشهادهای شعری، بهره برده است. از نظر کنشهای گفتاری، کنش اظهاری و اظهاری ترغیبی بیشترین بسامد را دارند و کنش اظهاری عاطفی، عاطفی ترغیبی و اظهاری اعلامی، در جایگاه های بعدی قرار دارند.
BACKGROUND AND OBJECTIVES: Speech act pays more attention to the practical dimensions of language and is considered among the theories of applied science. According to this theory, in the form of sentences and phrases, actions are also performed that have a direct link with the communication intentions of the speaker. In other words, this theory examines the intended meanings of the speaker in the form of part-speech. Baharestan Jami is one of the educational works that behind the apparent meaning of its stories, there are also secondary meanings. In this research, the speech acts intended by Searle - which include declarative, persuasive, emotional, and binding actions - have been investigated in Baharestan's anecdotes.
METHODOLOGY: The current research is based on library and documentary studies, and is carried out using a descriptive-analytical method.
FINDINGS: Jami sometimes transforms declarative actions into persuasive actions by passing through the reporting system; Sometimes by using typical characters and avoiding linear narrative, he creates persuasive actions, and in some cases, by taking advantage of the double contrasts of the semantic system of certain words on which the structure of the story depends, he changes expressive actions into persuasive actions. He has also used tools such as allegory, body language, humor, and story telling to transform expressive actions into the descriptive context of stories.
CONCLUSION: Jami in Baharestan uses various contextual factors such as the format of a story, the combination of the didactic genre with the lyrical genre, the use of appropriate personality and characterization, and poetic references to express instructive concepts and persuade the audience to dynamic and constructive activism. Is. In terms of speech acts, declarative and persuasive acts have the highest frequency, and emotional-declarative, emotional-persuasive and declarative-declarative acts are in the next positions.
خلاصه ماشینی:
مقاله پژوهشي بررسي و تحليل مضامين تعليمي بهارستان جامي براساس نظرّيۀ کنشهاي گفتاري سرل حامد پيري، عيسي نجفي *، الياس نورايي گروه زبان و ادبيات فارسي، دانشکده ادبيات و علوم انساني، دانشگاه رازي، کرمانشاه ، ايران .
com ORIGINAL RESEARCH ARTICLE Investigation and analysis of educational themes of Baharestan Jami based on Searle's theory of speech acts H.
از اين رو با توجّه به نظرّيۀ کنش گفتاري، ميتوان به پاســـخ اين پرســـش دســـت يافت که در حکايتهاي تعليمي بهارستان ، چه کنشهاي گفتاري به کار رفته و نويسنده از کدام عوامل مؤثر بافتي براي تأثير بيشتر کلام ، استفاده کرده است ؟ سابقۀ پژوهش ازجمله پژوهشهاي مرتبط با موضوع کنش گفتاري، ميتوان اشاره کرد به : «تحليل خطبۀ پنجاه و يکم نهج البلاغه براساس طبقه بندي سرل از کنشهاي گفتاري» (فضائلي و نگارش ، ١٣٩٠).
درواقع جامي در اين حکايت ، با عبور از نظام کنش اظهاري به کنش ترغيبي، علاوه بر خبررساني و آگاه سازي مخاطب ، با بيان سه مضمون متفاوت ، از زبان فيلسوف روم ، حکيم هند و بزرجمهر، براي مخاطب ، حق انتخاب نيز قائل ميشود، ليکن بطور مستقيم با پندآموزي بزرجمهر و تأييد فيلسوف روم و حکيم هند (همه به قول بزرجمهر رضــا دادند و از قول خويش بازآمدند)، مخاطب را به داشــتن عمل نيک تشويق ميکند و کنش ترغيبي را رقم ميزند.