چکیده:
بحران اقتصادی ژاپن،مشکلات درون و ساختار مدیریتی این کشور بهویژه در بخش خصوصی را هویدا ساخته است.سالها نحوهء مدیریت ژاپنیها بر بنگاههای اقتصادی به لحاظ ربودن گوی رقابت در بازارهای جهانی زبانزد خاص و عام بود و بسیاری از کشورها مدیریت بنگاههای اقتصادی ژاپن را مورد ارزیابی و گاه الگو قرار میدادند.اما نسل کنونی مدیران ژاپنی همانند پیشکسوتان خود،فعال و با تجربه نیستند و بحران اقتصادی موجب شده که ضعفهای مدیریتی و کارآمدی بنگاههای اقتصادی ژاپن به روشنی بروز کند.حتی تزریق منابع مالی جدید که دولت آن را تأمین کرده است،نتوانسته تأثیر بسزایی در افزایش کارآیی و بازدهی شرکتهای بزرگ ژاپن به جا گذارد. رؤسای سه شرکت بزرگ ژاپنی به لحاظ به وجود آوردن زیانهای مالی سنگین پست خود را ترک میکنند،اما هنوز مشخص نیست که رؤسای تازه قادر به انجام اصلاحات اساسی و افزایش کارآیی و بازده واحدهای تحت تصدی خود باشند. این مقاله که توسط همکارمان لیلی عمران به نقل از نشریه«بزینسویک»ترجمه و تدوین شده است،به بررسی آثار رکود اقتصادی ژاپن بر شرکتهای بزرگ،زیاندهی این شرکتها و عوامل مؤثر در آن میپردازد.
خلاصه ماشینی:
"اگرچه به نظر میرسد که راهحل منطقی در انتصاب مدیران جدی است که قادر باشند شرکتهای بیمار را به جلو برانند،اما رؤسای جدید گرچه متعهد به انجام تغییرات در ساختارهای مالی و اقتصادی شرکتها هستند،اما روشن نیست که آیا قادر خواهند بود که این شرکتهای زیان دیده را اداره کنند.
دولت ژاپن با هدف ایجاد حرکتی قوی در مدیریت بنگاههای بزرگ اقتصادی و مالی این کشور اخیرا کمکی به مبلغ 67 میلیارد دلار به 15 بانک بدهکار ژاپنی تزریق کرده است.
اکنون نیز تزریق منابع مالی کمکی دولت ادامه دارد،با وجود آنکه رکود اقتصادی ژاپن،مشکلات مدیریتی و رقابتی شرکتهای بزرگ این کشور را برملا کرده است.
از سوی دیگر عدم تغییر در فرهنگ حقوقی جامعه ژاپن سبب شده که مدیران نسبت به تغییرات بازار واکنش ضعیفی نشان دهند و مسؤولیتی در قبال سهامداران احساس نکنند و همین امر مدیریت ضعیف شرکتها را سرپا نگاه داشت تا آنجا که رکود اقتصادی پایههای این مدیریت را برهم زد."