خلاصه ماشینی:
"هرچند در سکانس گریز نفربر که گاو صندوق را با زنجیر میکشد و از لابهلای تانکهای عراقی ناگهان میانبر!میزند؛اغراق زیادی در نفهمی عراقیها شده و معلوم نیست چرا هیچکس در میان آن لشکر انبوه،به نفربر مشکوک نمیشود!اما خیرگی و ابهت ناشی از جلوههای بصری دوئل باعث تحسین است؛ چراکه بعد از فترت 16 ساله از پایان جنگ رفتن به دنبال چنین موضوعی جسارت میخواهد.
زینال در ظاهر به کابوی قهرمان فیلمهای وسترن شبیه است که میخواهد یکتنه حقیقی را که شخصا به آن دستیافته اثبات کند،او قهرمان خستهای است که ناخواسته سر در پرده را دریافته و همه حیثیت و زندگی خود را در پای فهمیدن این راز قربانی نموده است.
او بعد از 20 سال اسارت،باز هم خود را در دام بلا میاندازد و علی رغم تهدید جدی که از سوی سلیمه وجود دارد مثل کابوی تنها و زخمی به باغ ملک میرود تا حقیقت را اثبات کند."