خلاصه ماشینی:
"آشنایی جدی کردیسرایان کرماشانی با زبان و ادب فارسی موجب تأثیرات قابل توجهی در شعر آنان شده و به ویژه از حدود پنجاه سال گذشته به این سو بسیاری از مؤلفههای ویژهی شعر فارسی در ادب این دیار جلوهگری کرده است.
این که لزوما چقدر مهم است که مثلا بدانیم اولین شعرهای آزاد کرماشانی(کلهری)در سالهای دهه شصت در مجلات آوینه و سروده چاپ شده؟و آیا در دههی مذکور ضرورت اندیشیدن و تلاش برای رسیدن به نگاه نو به وجود آمده بود؟آیا جامعهی ادب کرد کلهر به عنوان جمعی صاحب اندیشه و ذوق،ساماندهی شده بود که این سامانه به سامانهای نو منتهی گردد؟ آیا شعر کردی آن دهه میتوانست مجموعهای از پازلهایی باشد که تشکیل دهندهی یک نظام زیبایی شناختی دلخواه نو اندیشانه باشد؟اگر برای آن مقطع زمانی پاسخ بیشتر این پرسشها منفی است،پس کدام زمان و دهه این پرسشها را مجموعا جواب داده است؟ پیش از آنکه به مدخل پاسخها گام بنهیم،لازم است ذکر شود که آنچه این بحث را میتواند توجیه کند و به سوی مسیری خاص هدایت کند،تعصب و علقههای احساسی نیست بلکه واقعیتی است که باید به وجود آمدن متنهای قابل تأویل در بستر زبان و ادب کردی(شاخهی جنوب)مجال بررسی یافته است.
پر مسلم است که آنچه موتور این تحرک را بیش از پیش به کار انداخت،حضور طیف وسیعی از تحصیل کردگان دانشگاهی بود که از سویی با نوگرایی در ادب جهان آشنا شده بودند و از دیگر سو با ارتباطی که با جوانان سایر لهجهها و گویشهای کردی داشتند و حضور گرمی که در محافل ادبی پیدا کرده بودند، انگیزههایی دوچندان برای بالیدن به ادب این دیار یافتند."