چکیده:
توسعهی حرفهای فرآیند پویایی است که افراد را در ارزیابی مستمر،تجزیه و تحلیل و ترکیب اطلاعات پیرامون بازار کار و خود درگیر میکند. اگرچه به علت تفاوتهای فردی و شرایط زندگی دانشآموزان کم توان ذهنی نمیتوان رابطهی معنی داری میان فعالیتهای توسعهی حرفهای و نتائج اشتغال در بزرگسالی برقرار کرد اما پژوهشها حاکی از آن است که اشتغال آینده،عزت نفس،استقلال و امنیت شغلی دانشآموزان کم توان ذهنی بهطور معناداری با اجرای برنامه آموزش شغلی در مدرسه و فعالیتهای حرفهای مرتبط است.این مقاله به تأثیر عملکرد درست عوامل اجرایی و آموزشی مدارس اشاره دارد.امیدواریم این نوشتار تا حدودی نظرها را نسبت به هدفهای مهم مهارتهای حرفهای کودکان کم توان ذهنی تغییر دهد.
خلاصه ماشینی:
"در مفهوم آموزش شغلی هنگرفورد آمده است که برنامهی کودکان کم توان ذهنی کلا باید پیرامون دستیابی به صلاحیتهای شغلی و اجتماعی باشد زیرا تنها در این صورت است که کودک کم توان ذهنی میتواند به حد توانایی افراد عادی نزدیک شود.
این موضوعهای بنیادی به شرح زیر است: موضوع بنیادی 1:خانه موضوع بنیادی 2:محله موضوع بنیادی 3:روستا موضوع بنیادی 4:شهر موضوع بنیادی 5:مطالعهی زمینههای شغلی موضوع بنیادی 6:راهنمای انتخاب شغل،به دست آوردن و نگهداری آن مناسب نوجوانان موضوع بنیادی 7:راهنمای خرج کردن درآمد مناسب کودکان موضوع بنیادی 8:کارگر به عنوان یک شهروند و یک فرد اجتماعی مناسب نوجوانان در بین این موضوعهای بنیادی موضوع 6،7 و 8 مناسب نوجوانان میباشد که آموزش و پرورش به ویژه معلم و مدرسه باید این موضوع را برای رسیدن به نتیجه مطلوب آینده برای کم توانی ذهنی بیشتر مورد توجه قرار دهند.
طرح نیویورکی کوششی است برای تدوین یک برنامهی ویژه برای کودکان کم توان ذهنی،برنامهای که با تواناییها و علائق آنها سازگاری داشته باشد و اهدافی چون شایستگی شغلی و اجتماعی را مورد تأکید قرار دهد.
برنامه آموزشی برای کودک کم توان ذهنی باید بر روابط اجتماعی،کار با دیگران، سازگاری با مردم و توجه لازم به حقوق و خواستههای دیگران تأکید ورزد علاوه بر سازگاری با همسایگان و نگهداری شغل فرد باید با خود و با وجود خویش نیز زندگی کند سلامت جسم و عقل عوامل مهمی در پیشرفت امور آموزش میباشد که ناکامی در رشد عاطفی و در شکست آنها در جامعه و کفایت شخصی آنها تأثیر بسزایی دارد."