خلاصه ماشینی:
"من همیشه نسخهی اول فیلمنامههایم را با یکی بود،یکی نبود شروع میکنم یعنی این اولین جملهیی است که مینویسم اما ادامهاش واقعا اینطور نیست چون فکر میکنم همهچیز بستگی دارد به اینکه داستان را چه طور بسازید.
درست است که همهی آدمها یک روز به دنیا میآیند و روزی دیگر میمیرند اما در این بین،اتفاقهای دیگری هم میافتد؛رابطههایی شکل میگیرند و گسسته میشوند، آدمهایی همدیگر را میبینند و از هم دوری میکنند و به این ترتیب کسی نمیتواند زندگیاش را مطابق یک فرمول یا یک دستور العمل پیش ببرد.
من نمیتوانم به کسی بگویم چه طور باید فیلمنامه نوشت اما یک چیز را به صراحت میگویم و آن هم اینکه اگر بتوانید داستان بنویسید،میتوانید فیلمنامه بنویسید چرا که برای نوشتن فیلمنامه،بیشتر از همه به ذهنی خلاق نیاز دارید؛چیزی که این روزها متأسفانه کمتر دیده میشود.
پس چگونه میتوان یک فیلمنامهنویس خوب شد؟ پیشتر هم گفتم،باید بتوانید داستان بنویسید تا فیلمنامهنویس خوبی شوید و فکر میکنم در این راه تنها چیزی که به شما واقعا کمک میکند،خواندن داستانهای خوب و تماشای فیلمهای خوب است."