خلاصه ماشینی:
"با در نظر گرفتن اینکه در تاپر کارگردان،داستان را بهطور کامل در دنیای زندهها دنبال و سعی میکند تا از تضاد بین وضعیتهای سابق و فعلی قهرمانانش،موقعیتهای کمیکی ایجاد کند که درعینحال هدف اصلی داستان را نیز پیش ببرد،یعنی تغییر آقای تاپر از مردی خشک و رسمی با زندگییی زمانبندی شده به آدمی خوش مشرب که ترجیح میدهد شاد زندگی کند و اینکه در نقطهی مقابل در بیتل جویس،برتون کار را به دنیای مردهها میکشاند و این بار«آدام» و«باربارا»زن و شوهر مردهیی هستند که قصد دارند با استفاده از قابلیتهایی که پس از مرگ کسب کردهاند خانهشان را از تخریب به دست جانشینهایشان نجات دهند و در واقع این بار با در نظر گرفتن اینکه شخصیت جانبی یا همان بیتل جویس به شکلی ظاهر میشود که قصد دارد به این دو نفر کمک کند اما در نهایت خود به یک مشکل اصلی برای این دو نفر تبدیل میشود و آنها مجبور میشوند علاوه بر مبارزه با صاحبخانههای جدید،شر او را نیز از سر بندگیشان کم کنند،به نوعی میتوان گفت که برتون (به تصویر صفحه مراجعه شود) سعی کرده نسخهیی هجو از تاپر بسازد که در آن شخصیتهایی با موقعیتهای ثابت و قابل تعریف که وضعیت زندگی کاملا عادی دارند،تبدیل به انسانهای عجیب و غریبی شدهاند که عملا گاه نوع زندگیشان ظاهری عجیبتر از مردهها دارد."