چکیده:
در این مقاله دگرگونی حادثشده در ساختار جامعه روستایی در سه دوره تاریخی قبل از
اصلاحات ارضی، بعد از اصلاحات ارضی و بعد از انقلاب اسلامی بررسی شده است.
هرچند که مقاله به لحاظ سطح تحلیل، واحد تحلیل خود را ساختار جامعه روستایی قرار داده،
اما واحد مشاهده و بررسی آن، نظام قشربندی اجتماعی جامعه روستایی است و با توجه به
تغییرات تجربهشده در این نظام، ساختار جامعه روستایی تحلیل شده است. روش مورد
استفاده، روش تاریخی و اسنادی است. نتایج حاصله دلالت بر این نکته دارد که پس از
اصلاحات ارضی و به خصوص بعد از انقلاب اسلامی، ساختار جامعه روستایی از حالت
درونگرایانه، بسته و خودبسا به سمت ساختاری باز، برونگرایانه و وابسته تغییر مسیر داده که
مسائل و ویژگیهای ــ مثبت و منفی ــ خاص خود را به دنبال داشته است.
خلاصه ماشینی:
"جدول 3: جایگاه و منزلت گروههای اجتماعی در ارتباط با برخورداری از عوامل تولید و نظام قدرت ویژگی /گروه صاحب نسقبودن حضور در روستا قدرت مدیریتی مسلط مغلوب زمین کار بذر وسیله شخم آب ارباب مالک + ــ + ــ ــ + + ــ مباشر ــ ــ ــ ــ ــ ــ + + + ــ کدخدا + ــ + + + ــ + + + ــ اجارهدار ــ ــ ــ + ــ ــ + + ــ گاوبند ــ ــ ــ + ــ ــ + + ــ رعیت ــ + ــ ــ + + ــ ــ + برزگر ــ + ــ ــ ــ ــ + ــ ــ + کارگر زراعی ــ + ــ ــ ــ ــ + ــ ــ + کارگر خدماتی ــ ــ ــ ــ ــ ــ + ــ ــ + دهقان مستقل (خردهمالک) + + + + + ــ + ــ ــ + (علامت + برای داشتن و علامت ـ برای نداشتن) 2ـ ساختار جامعه روستایی بعد از اصلاحات ارضی جامعه روستایی قبل از اصلاحات ارضی که خصلتی بسته و سنتی داشت و در قالب نظام ارباب ـ رعیتی و حاکمیت قدرت سنتی بر آن بهصورت مستقل و خودبسا اداره میشد، با اجرای اصلاحات ارضی دستخوش تحول بزرگی شد، زیرا در عنصر و موءلفهای که به لحاظ اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بالاترین ارزش را داشت و تعیینکننده وجاهت و منزلت فرد و خانواده بود، تغییراتی حادث شده بود."