چکیده:
فلسفه این مقاله این است که نگرانیهای بین المللی در مورد اثرات مثبت و منفی جهانیسازی به خصوص در مورد توسعه ملی و بومیسازی رو به افزایش است.مدیریت مناسب مسائل مربوط به جهانیسازی و منطقهای نمودن آموزش جهت کاهش مشکلات و افزایش منافع جهت توسعه جامعه محلی به صورتی اجتنابناپذیر یک موضوع کلیدی در توسعه آموزشی، بهویژه در کشورهای در حال توسعه هدف از این مقاله تشریح مفهوم جهانیشدن(سیارهایشدن)و بومیماندن برنامه درسی و آموزشی است که از طریق روش تحقیق توصیفی-مقایسهای هیکلر،گونهشناسی تئوریهای چندگانه برنامه درسی تحلیل و الگویی برای نظام برنامه درسی ایران ارائه است.نظریههای درخت،کریستال،قفس،دی.ان.ای.قارچ و آمیب بر وابستگی جهانی و جهتگیریهای محلی تأکید دارند.بنابراین هریک از نظریهها ویژگیها،محدودیتها و نقاط قوت خاص خود را در برنامه درسی و آموزشی دارند.این گونهشناسی میتواند طیف وسیعی از پیشنهادها را برای فیلسوفان تربیتی،برنامهریزان درسی،سیاستگذاران آموزشی و مربیان جهت تنظیم استراتژیهای نوین درسی برای توسعه آموزش محلی،بومی،ملی، منطقهای،قارهای و جهانی فراهم آورد.
If globalization is meant to be a happening event wherein awareness is essential, then revisiting globalization and curriculum development to enhance the awareness of learners would be vital. The present study aimed to revisit globalization considering underpinning ideas of Derrida the contemporary philosopher. Derrida maintains that Western philosophy since the time of Plato has been rational; in a way that power is given to each of the binary terms preferred over its oppositional. Preference of speech over writing, philosophy over literature, and self over others are examples of this view. To avoid such dichotomies Derrida suggested a deconstruction and decentralization which set aside the polarity by considering the opposite side. Guided by this view, the present study looks at theories of globalization in general and economy oriented ones in particular to deal with complexity of globalization and its aspects in curriculum. Deconstruction as such would differentiate globalization from westernization and therefore, local culture is to be reflected in the curriculum. Finally, a shift from universal approach to globalization and technical views in favor of peculiarity along with emphasis on metaphorical nature of content and aesthetical critique was suggested.
خلاصه ماشینی:
مدیریت مناسب مسائل مربوط به جهانیسازی و منطقهای نمودن آموزش جهت کاهش مشکلات و افزایش منافع جهت توسعه جامعه محلی به صورتی اجتنابناپذیر یک موضوع کلیدی در توسعه آموزشی، بهویژه در کشورهای در حال توسعه هدف از این مقاله تشریح مفهوم جهانیشدن(سیارهایشدن)و بومیماندن برنامه درسی و آموزشی است که از طریق روش تحقیق توصیفی-مقایسهای هیکلر،گونهشناسی تئوریهای چندگانه برنامه درسی تحلیل و الگویی برای نظام برنامه درسی ایران ارائه است.
از نقاط قوت این تئوری حمایت از ارزشها،سنتها و هویت فرهنگی،تاریخ،زبان ملی و انباشتن دانش بومی برای توسعه بومی است و از آن جا که عمدتا مبتنی بر ریشههای فرهنگی است،پایدار و تدریجی است و به همان صورت که در شکل 2 نشان داده شده در توسعه دانش و جامعه جهانی نقش دارد.
لذا مشارکت این کشورها در رشد دانش و منابع جهانی بسیار محدود است و این همان چیزی است که در تداوم وابستگی فکری و تکنولوژیکی پیش میآید و ما در طراحی برنامههای درسی و آموزشی باید توجه داشته باشیم که هرواردات بالاخص واردات محصولات علمی و فناوری بدون تلاش و تعمق در الگوگیری و بازسازی و بومی کردن آن موجب وابستگی بیشتر به آنها میشود که این نقض غرض برای اهداف عالیه تربیت میباشد.
این تئوریها به صورت متغیری بر وابستگیهای جهانی و دانش بومی و ملی تأکید و تمایل دارند و بنابراین هرکدام از این تئوریهای چندگانه بومیشدن برنامه درسی جهانیشده ویژگی،نقاط ضعف کاربردها و بروندادهای خاص خود را در برنامهریزی درسی و آموزش و پرورش جهانی خواهند داشت.