خلاصه ماشینی:
"سالها پیش از ابتکار همکاری استانبول، امارات عربی متحده نیروهای خود را برای کمک به عملیات ناتو در بالکان در اختیار آن گذاشته بود (Polentz,Ibid) ،اما در زمینۀ درگیر شدن ناتو در خلیجفارس،حمله آمریکا به عراق یک نقطۀ عطف به شمار میآید.
منابع انرژی را باید در مقولۀ امنیت بین المللی قرار داده،زیرا با توجه به فرایند رو به گسترش جهان شدن اقتصاد،هرگونه بحران در اقتصاد یک کشور آثار خود بر اقتصاد دیگر کشورها خواهد گذاشت؛به ویژه گسیختگی و ناامنی در زمینۀ تولید و صدور نفت به آمریکا و اروپا-بعنوان نخستین و دومین کانون اقتصاد جهانی-کل شبکه را متأثر دربرگیرندۀ کشورهای اروپایی و آمریکا که مصرفکنندهگان بزرگ انرژی هستند، میتواند در برابر خطرهایی که متوجه منابع انرژی و خطوط انتقال انرژی است،کارساز افتد.
در پی جنگ افغانستان(2001)و عراق(2003)و پیروزی گروههای شیعی و طرفدار ایران در انتخاباتی که در چارچوب طرح خاورمیانۀ بزرگ انجام شد،ایران توانسته است قدرت خود را افزایش دهد و بعنوان مهمترین و اثرگذارترین قدرت منطقهای سربر آورد *کشورهای عضو ناتو و نیز کشورهای بخش جنوبی خلیجفارس،در کشاندن پای آن سازمان به منطقه همسویند.
این سازمان امنیتی دامنۀ کارکردهایش را به خلیجفارس کشانده تا به ظاهر با تروریسم،گسترش جنگافزارهای کشتار جمعی،منابع خطر برای منابع انرژی و خطوط انتقال انرژی و نیز با باصطلاح بلندپروازیهای ایران در منطقه رویارویی کند.
ابتکار همکاریهای استانبول(2004) زمینه را برای گسترش روابط میان کشورهای جنوب خلیجفارس و ناتو فراهم آورد؛قطر،بحرین،کویت و امارات به این طرح پیوستهاند و دیگر کشورهای این منطقه نیز پیوستن به آنرا مورد بررسی قرار دادهاند."