خلاصه ماشینی:
"متخصصان مدیریت توسعه،«توسعه»را به عنوان پدیدهای اقتصادی تعریف میکردند و منظور آنها از این اصطلاح«کیفیت ملی زندگی»بود،با این وجود از بررسی فهرست شاخصهای مورد استفاده آنها برای سنجش کیفیت(محصول ناخالص ملی،محصول ناخالص (*)- Sustainable Development Administration(S.
طرفداران مدیریت توسعه بر این باور بودند که الگوهای موفق در یک کشور را بسادگی میتوان در کشورهای دیگر صرف نظر (*)- Meadow and Randers از تنوع فرهنگی و اجتماعی موجود در آنها پیاده کرد و بدین طریق متغیرهای فرهنگی، عمدا یا سهوا،نادیده گرفته شده یا ناچیز شمرده میشدند.
*حیطه یا قلمرو مدیریت دولتی در عصر جدید چیست؟ *تا چه حد نیروهای جهانی بر وظایف روزانه مدیریت دولتی تاثیر میگذارند؟ *آیا آرمانهای عقلانیت،بیطرفی و سلسله مراتب کماکان بهترین معیارها برای توصیف سازمان دولتی هستند؟ *پاسخگویی و بهرهوری تحت محیط سیاسی بازتر و جدید چه معنایی دارد؟ *اثربخشی را چگونه میتوان مورد سنجش قرار داد؟ *آیا درباره موضوعهایی مانند بهرهوری،اخلاق،پاسخگویی،و کارایی میتوان بین کشورهای مختلف مقایسه تطبیقی انجام داد؟ *چگونه مدیران دولتی فردا را میتوان برای مدیریت در دهکدهء جهانی آموزش داد؟ نتیجهگیری مدیریت توسعه پایدار را میتوان به عنوان یک رشته فرعی مدیریت دولتی دانست که میتواند به مدیریت دولتی بین المللی،مدیریت دولتی تطبیقی و حتی حوزههای وسیعتری در مدیریت دولتی جهت دهد.
این مقاله،دو حوزه در مدیریت توسعه پایدار را مشخص کرده است که میتواند محققان و کارگزاران را راهنمایی کند(1)تدوین و پیشبرد استراتژیهای اداری که الگوهای توسعه پایدار را در همه کشورها بوجود میآورند و بسط میدهند؛و(2)تلاش برای کشف نظریهها و چاچوبهای پیچیدهتر به منظور حفظ موجودیت مدیریت دولتی به عنوان یک رشته مستقل."