خلاصة:
هدف این مطالعه بررسی این مسئله است که آیا برنامهی مهارتهای اجتماعی مبتنی بر رویکرد پردازش شناختی بر آموزش و تعمیم به سه مهارت اجتماعی(معذرتخواهی،غلبه بر آزار و اذیت و خودداری از تماسهای نامناسب)دانشآموزان کمتوان ذهنی مؤثر است یا نه؟برنامهی مهارتهای اجتماعی ابعاد رویکرد پردازش شناختی(مهارتهای رمزگذاری اجتماعی،مهارتهای تصمیمگیری اجتماعی،مهارتهای عملکرد اجتماعی و مهارتهای ارزیابی اجتماعی)را به منظور آموزش مهارتهای موردنظر پوشش میداد.در طول جلسات آموزش از داستانها و تصاویر کشیدهشده با دست استفاده شد.جلسات آموزش مهارتهای اجتماعی سه بار در هفته و به صورت فردی انجام و پس از هر جلسه،جلسات تعمیمدهی برگزار شد.اثربخشی آموزش با استفاده از یکی از رویکردهای طراحی تکموردی به نام الگوی بررسی چندگانه با بررسی وضعیت چنین افرادی تعیین شد.نتایج مطالعه حاکی از اثرگذاری برنامهی مهارتهای اجتماعی مبتنی بر رویکرد پردازش شناختی بر آموزش و تعمیمبخشی مهارتهای اجتماعی در دانشآموزان کمتوان ذهنی بود.
ملخص الجهاز:
"اثربخشی برنامه آموزش مهارتهای اجتماعی مبتنی بر پردازش شناختی برای کمتوانان ذهنی تکین ارسلان و ساکوگلو مترجم:مهدیه مهدویان/دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی و آموزش کودکان استثناییچکیده: هدف این مطالعه بررسی این مسئله است که آیا برنامهی مهارتهای اجتماعی مبتنی بر رویکرد پردازش شناختی بر آموزش و تعمیم به سه مهارت اجتماعی(معذرتخواهی،غلبه بر آزار و اذیت و خودداری از تماسهای نامناسب)دانشآموزان کمتوان ذهنی مؤثر است یا نه؟برنامهی مهارتهای اجتماعی ابعاد رویکرد پردازش شناختی(مهارتهای رمزگذاری اجتماعی،مهارتهای تصمیمگیری اجتماعی،مهارتهای عملکرد اجتماعی و مهارتهای ارزیابی اجتماعی)را به منظور آموزش مهارتهای موردنظر پوشش میداد.
4. بررسی تعمیم:هدف از جلسات تعمیم مشاهدهی این مسئله است که آیا دانشآموزان در موقعیتها و محیطهای مختلف از راه پرسش سؤالات(چه اتفاقی افتاده؟من چه میتوانم بکنم؟من باید کدام رفتار را انجام دهم؟نتیجهی این رفتار چه خواهد بود؟)از خود و برپایهی رویکرد پردازش شناختی(که انتظار میرود او در پایان جلسات آموزشی آنها را آموخته باشد)قادر به نشاندادن مهارت اجتماعی مناسب هستند یا خیر؟ آموزگار با توجه به جمعآوری دادهها برای جلسات تعمیم(برخلاف جلسات آموزشی)چهار مرحله رویکرد پردازش شناختی را برای دانشآموز الگوسازی نکرد،بلکه تنها تصاویر ارائه داده شدند،داستانها خوانده شدند و آموزش داده شد.
در این پژوهش چون دانشآموزان مهارتهای هدف را طی جلسات آموزشی به سرعت فراگرفتند و موفقیت آنها در دورهی تعمیمدهی بالا بود،این نتایج را احتمالا میتوان ناشی از کاهش تعداد پرسشهای پرسیدهشده در مراحل رویکرد پردازش شناختی(که در پژوهش پیشین پیشنهاد شده بود)دانست(کولت-کلینگنبرگ و چدسی-راش 1991).
احتمالا کاهش تعداد پرسش و پاسخها در مراحل رمزگشایی اجتماعی و تصمیم اجتماعی موجب افزایش موفقیت دانشآموزان کمتوان ذهنی در جلسات آموزش و تعمیم این پژوهش و بالارفتن انگیزهی آنها برای یادگیری شده و بنابراین فراگیری این مهارتها را تسهیل کرده است."