Abstract:
یکی از مسائل مهم تاریخ ایران عصر ناصری شکل گیری تقابل دانش و فن آوری جدید در مقابل حفظ تلقی سنتی ایرانی از علم و عکس العمل عالمان علم سنتی بود. دستاوردهای علمی تمدن جدید مبتنی بر مبانی معرفت شناسی جدید و متکی بر روش تجربی در علوم طبیعی از طریق ترجمه ها در تضاد با درک سنتی از علم به معنای هرگونه دانستنی و تداوم جهان بینی سنتی ایرانی به همراه روش استقراء گرایی به عنوان روش کسب معرفت قرار گرفت. تقابل در عرصه های گوناگون علوم در عصر قاجاریه ابعاد و نمونه های متعدد داشت؛ درگیری منجم الدوله ها در مقابل مترجم ـ مولفان، مدارس سنتی در برابر دارالفنون و ردیه های سنتی در قبال مقالات ترجمه ای و تالیفی روزنامه های جدید، مواردی از این دست بودند که عصری جدید را در موضوع مدرنیته علمی برای ایران رقم زد. تلاش گروه های اجتماعی در دو عرصه مذکور فضای چالش آمیز علمی و عقیدتی را به وجود آورد که در قالب ترجمه های علم جدید و رساله های سنتی قابل بررسی است. این مسائل به عنوان تقابل ستاره شناسی جدید و قدیم و در جریان ترجمه علوم جدید در عصر ناصری (1313 ـ 1264 ق)، موضوع مقاله حاضر بوده است. در این بررسی ضمن مطالعه محتوای متون ترجمه شده و متون ستاره شناسی متعلق به گفتمان سابق که رویکرد غالب عصر قاجار هم بوده است، به چالش هایی پرداخته می شود. در این بررسی، روش تحقیق تاریخی است و با اتکای به منابع خطی چاپ شده در موضوع مقاله در جهت کشف روابط علی بین شرایط تاریخی و رویکرد اندیشگی دو طیف مقابل و متضاد موافقان و مخالفان علم و روش علمی جدید بوده است
Machine summary:
تقابل در عرصه های گوناگون علوم در عصر قاجاریه ابعاد و نمونه های متعدد داشت ؛ درگیری منجم الدوله ها در مقابل مترجم ـ مولفان ، مدارس سنتی در برابر دارالفنون و ردیه های سنتی در قبال مقالات ترجمه ای و تألیفی روزنامه های جدید، مواردی از این دســت بودند که عصری جدید را در موضوع مدرنیته علمی برای ایران رقم زد.
خاســتگاه رویکرد ستاره شناســی کهن و سنتی در ایران به دورة باستان می رسد و پس از اسلام هم جایگاه مهم خود را در بین علوم اســلامی حفظ کرد و با روش های ســنتی دســتیابی به معرفت علمی برای قرن های متمادی در خدمت سلاطین و مورد اعتماد رعایا بود.
این مسأله در اثر آشنایی و شناخت بیشتر علمای ســنتی از مبانی و روش های معرفت جدید ستاره شناســی به خصوص نظریۀ جدید ’خورشید مرکزی جهان ‘٢٠ عکس العمل های رویکرد بطلمیوســی ’زمین مدار‘٢١ را در قالب نگارش ردیه نامه ها به دنبال داشت که از جمله مهم ترین آنان رسالۀ محمد کریم خان شیخی و شگرفنامه محمدولی بن محمدجعفر بود.
٢٦ به خاطر این درک و سلســلۀ جهان بینی و روش های ســبک معرف ســنتی بود که درست یک ســال پیش از نشر رسالۀ محمدکریم خان یعنی در ســال ١٢٧٩ق ترجمۀ یکی از آثار دکارت تحت عنــوان رســالۀ حکمــت ناصریه ، مورد توجه واقع شــد و یک بخــش ضمیمۀ این رســاله با عنوان «لتوضیح التفصیل » به ستاره شناســی جدید می پرداخت .