Abstract:
دانشمندان علم بلاغت و شیفتگان اعجاز بیانی قرآن ، با بهره گیری از دستاوردهای علوم جدید زبان شناسی همواره به دنبال دریافت ظرافتهای معنایی قرآن هستند. آیات متشابه قرآن که از نظر علمای بیان حاوی توسعه معنایی است ، از جمله ادله مخالفین اعجاز ادبی است . این مقاله به بررسی دیدگاه و روش فاضل صالح السامرایی در رد شبهه مخالفین اعجاز با تکیه بر قصص قرآن که جلوه گاه زیباییهای ادبی آن است پرداخته و به گسترة ظرافتهای معنایی آن اشاره داشته است . وی در تبیین آراء خود از دو نحو و بلاغت به صورت کاربردی استفاده نموده و به توجیه آیات متشابه پرداخته است . با بررسی داستان موسی (ع ) در دو کتاب «التعبیر القرآنی» و «لمسات بیانیه » روشن میگردد که دیدگاه وی بر اساس همان تقسیمات و ساختاری است که قدما در آیات متشابه مطرح کرده بودند به خصوص در کتاب های ملاک التاویل غرناطی و البرهان کرمانی. سامرایی پس از گزینش نظرات پیشینیان ، نکاتی را اضافه نموده که بیشتر به فضای حاکم بر سوره یا سیاق آیات مرتبط است و بر این اساس معتقد به تکرار لفظی در قرآن نمیباشد.
Machine summary:
کتاب تعبیر قرآنی سامرایی که محتوای آن در حقیقت بررسی آیات متشابه لفظی در بیان اعجاز ادبی قرآن است به همراه دیگر آثار وی مانند لمسات بیانیه مورد توجه قرار گرفت تا نکات جدید و قابل تأمل مطرح گردد.
<H4>1-2- پیشینة تحقیق </H4> دربارۀ اعجاز ادبی قرآن کتابهای بسیاری تا کنون نوشته شده است ولی از آنجا که سامرایی در مهمترین کتاب خود در زمینۀ اعجاز بیانی قرآن (تعبیر قرآنی)، به بررسی آیات متشابه پرداخته، به تحقیقاتی که در این بخش صورت گرفته توجه خواهد شد.
مانند آیۀ 134 و141 سورۀ بقره که آیه، بدون هیچ تغییری تکرار شده است «تلک أمة قد خلت لها ما کسبت ولکم ما کسبتم ولا تسألون عما کانوا یعملون» ﴿بقره، 141-۱۳۴﴾ خطیب معتقد است در اینجا تکراری صورت نگرفته است هر آیهای به مقتضای حال موضوعش آمده و مربوط به بیزاری جستن از اعمال اهل کتاب و تهدیدی برای آنهاست (درةالتنزیل، 296) <H4>4-3- تقسیمات سامرایی</H4> فاضل سامرایی در کتاب تعبیر قرآنی خود تمام اقسامی را که ابن جوزی و زرکشی در آیات متشابه (مکرر) آوردهاند، را با عناوینی متفاوت ذکر نموده است و از آنجا که در درجه اول عالمی نحوی است در فصل اول، در البنیة فی التعبیر القرآنی، به ساختار اسمی و فعلی مانند مهلک، یهلک و تغییر از صفت مشبهه به مصدر مانند برئ و براء، و باب افعال و تفعیل (انزال و تنزیل)، اشاره داشته است.