Abstract:
مساله برتری مرد بر زن و نادیده انگاشتن جلالت آفرینش زن نگاهی نوپا نیست. اغلب تئوریها بر مبنای برتری مرد بر زن متکی است. آنچه در این تفکرات نمود بیشتری دارد نگاه بخشینگری عدهای از مفسران نسبت به آیات قرآن کریم است.
محور نزاعهای تفسیری مساله قوامیت مرد بر زن، آیه 34 سوره نساء است که برخی از افراد تقدم در رتبه و برتری بیقید مرد را نسبت به زن یادآور شدهاند اما در بینش اسلامی و وحیانی زن و مرد، منشا وجودی یکسان دارند. زن نیمی از پیکرهی انسانی و جزء مکمل مرد محسوب میشود و نمیتوان معیاری جز تقوا برای انسانی که منقسم از یک گوهر وجودی است قرار داد. هدف این پژوهش، نگاهی تحلیلی - تطبیقی به قوامیت مرد بر زن از منظر عرفا است تا با تکیه بر مبانی دینی به رفع تبعیض و اثبات جایگاه وجودی زن به عنوان نوع انسانی پرداخت.
Machine summary:
مفهومشناسی واژگان کلیدی آیات از منظر لغتشناسان مهمترین واژگان کلیدی در آیه 34 سوره مبارکه نساء که محوریت بحث مورد نظر را که بیانگر تفوّق مرد بر زن است تشکیل میدهند عبارتند از: قوّامون و فضل که نوع تحلیل و تفسیر لغتشناسان و عرفا از این واژگان میتواند منجر به فهم درست از این آیه و بازنمایی نگاه قرآن به جایگاه زن و مرد به عنوان نوع انسانی شود و یا منجر به فهم نادرست از این آیه و تسلّط بیقید و شرط مرد و سلب اختیار از زن و اجحاف، تبعیض در حق زن باشد که در اینجا در ابتدا به بحث لغوی و سپس تحلیل عرفا از آیات مورد نظر پرداخته میشود.
نظر راغب متفاوت با دو نظریه قبلی است و اشاره به موهبتهای ذاتی در مردان دارد که منجر به فضیلت بیشتر، همراه با مسئولیت بیشتر شده است و این نظریه با برخی از آیات قرآن تناسب بیشتری دارد «لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفسًا إِلّا وُسعَها» (بقره/286) البته مقصود از فضیلت، فضیلت دنیوی است نه فضیلت معنوی که عامل کمال و بهشتآور باشد و سبب برتری شود از سویی دیگر آوردن ضمیر جمع «وَلَا تَتَمَنَّوا» (نساء/32) اشاره به موهبتهای ذاتی و اکتسابی در مردان و زنان دارد و هر گونه انحصارطلبی مردان را نسبت به موهبتهای الهی از بین میبرد و مرد و زن را منحصر به موهبتهای خاصی میداند که متناسب با ساختار روحی و جسمی در آنان به ودیعه نهاده شده است و طلب این موهبتها از سوی مرد یا زن عامل فساد آنان خواهد شد.