Abstract:
قرارداد کار از قراردادهای مهم و حساسی است که بین کارگر و کارفرما منعقد می گردد و نسبت به قراردادهای دیگر در قوانین از حساسیت خاصی برخوردار است چرا که در این قراردادها، کارگر به خاطر نیاز شخصی به شرایطی که در قرارداد از جانب کارفرما پیشنهاد می شود تن می دهد، چون در مقابل کارگر، کارفرما می تواند از انبوده کارگران با قدرت انتخابی که دارد نسبت به انعقاد و انحلال قرارداد کار اقدام نماید. به همین دلیل در این تحقیق ابتدا مفاهیم به کار رفته در متن تعریف شده و تمایز قرارداد کار به شکل اجمالی مورد بررسی قرار گرفته است تا زمینه برای بررسی انحلال قرارداد فراهم گردد و در مبحث انعقاد موارد بطلان و عدم نفوذ بررسی شده تا تفاوت آن با انحلال روشن شود و در آخر موارد انحلال قرارداد کار مورد بررسی قرار گرفته و با دقت در قانون کار و رویه های عملی این نتیجه بدست می آید که موارد انحلال قرارداد کار دخالت دارند.
Machine summary:
یعنی در اصطلاح قرارداد در همین حالتی اصولا منعقد نمی شود و نمی تواند منشأ پیدایش تعهد باشد حتی اگر طرفین از وجود آن مانع بی اطلاع باشند و در سوی دیگر حالتی است که قوه قاهره، یعنی مانعی که بعد از ایجاد تعهد پیدا می شود، تنها موجب تعلیق یا انحلال قرارداد است قراردادی که قبلا بطور صحیح منعقد شده است(اسماعیلی، 45:1392) نکته دیگری که قابل بحث و بررسی دارد این است که در ماده 15 قانون کار زمانی تعلیق به وجود می آید که انجام تعهدات کارگر یا کارفرما ممکن شود و این عدم انجام تعهد که مهمترین تعهد کارگر کار است بر اثر وقوع حادثه ای غیر قابل پیش بینی و خارجی و خارج اراده کارگر به وجود می آید.
اما از دیگر مواد قانون کارگر در فصل مربوط به تعلیق نیامده است ماده 30 قانون کار است که چنین نوشته شده است که «چنانچه کارگاه براثر قوه قهریه (زلزله، سیل، و امثال اینها) و یا حوادث غیر قابل پیش بینی (جنگ و تصاویر آن) تعطیل گردد و کارگران آن بیکار شوند پس از فعالیت مجدد کارگاه، کارفرما مکلف است کارگران بیکار شده را در همان واحد بازسازی شده و مشاغلی که در آن به وجود می آید به کار اصلی بگمارد» در دوران تعلیق بواسطه قوه قاهره، کارفرما تعهدی در قبال پرداخت مزد به کارگران ندارد، ولی کارگر می تواند از مقرری بیمه بیکاری که از سوی سازمان تأمین اجتماعی پرداخت می شود.