Abstract:
تاکید بر ضرورت معرفت نفس از مشترکات میان همه مکتبها و دینهاست. علمالنفس یکی از قسمتهای مهم در نظامهای فلسفی بسیاری از فیلسوفان است که از یک جهت به طبیعیات و از جهتی دیگر به الهیات (مابعدالطبیعه) تعلق دارد. طیف وسیعی از نوشتههای فیلسوفان از زمان افلاطون و ارسطو تا امروز به علمالنفس اختصاص یافته است. علمالنفس شفای بوعلی درواقع این علم را، همسو با ارسطو، بهمنزلة بخشی از طبیعیات موردبحث قرار میدهد. کتاب شرح نفس شفا، بهقلم استاد داوود صمدی آملی، درواقع اثری عالمانه با دقتی بالا و حاوی نکاتی بسیار نغز و آموزنده در ساحت های ترجمة فارسی، نحو عربی، اصطلاح شناسی فلسفی، و شرح متن نفس ابنسیناست. این کتاب نقصهایی نیز دارد که در این مقاله به آنها اشاره شده است. مهم ترین ایراد محتوایی کتاب آقای صمدی این است که در حالوهوایی مشایی و سینوی نوشته نشده است.
Machine summary:
تکیه و توجه خود استاد بر آثار خودشان نیز شایان توجه است: وقتی در فقرة نقلشده در صفحات 33 تا 40 «کتب و رسائل مربوط به معرفت نفس از قدیم و حدیث» را برمیشمارند، از کل متون نوشتهشده درمیان هندوهای شرق و زردشتیهای ایران باستان و ادریس نبی و حکمای یونان و حکما و متکلمان مسلمان از زمان کندی تا آقاعلی مدرس زنوزی و دانشمندان عصر ما فقط 17 اثر اسم میبرند و آنگاه فقط از خودشان 11 کتاب نوشتهشده به تازی و پارسی» برمیشمارند که برخی از آنها در برخی دیگر بهتمامه آورده شده است و برخی هم «هنوز مبیضه نشده است و بهطبع نرسیده است» (همان: 39).
در این صفحه، ذیل عنوان «علت تقدم بحث بدن بر نفس» ، این موضوع مطرح میشود که ابنسینا در شفا بحث مربوط نفس نبات و حیوان را بر مباحث مربوط به امور بدنی آنها مقدم کرده و توضیحاتی هم برای این کار خویش داده است، درحالیکه «در کتاب اشارات برعکس عمل کرده است، یعنی ابتدا دربارۀ جسم و جسمیات و بدن بحث میکند و در آخر نمط دوم بحث را به مزاج و بدن انسان منتهی میکند تا مقدمهای باشد برای ورود به نمط سوم که نفس است» (ص 62).