Abstract:
در این مقاله، پس از اشاره به جایگاه تاریخ فلسفه راتلج درمیان تاریخ فلسفههای موجود در زبان فارسی، اوصاف شکلی و محتوایی ترجمه فارسی جلد سوم این تاریخ فلسفه، بهقلم آقای حسن مرتضوی، نقد و بررسی شده است. از کاستیهای این ترجمه میتوان به جاافتادگیها، بهکارگیریها واژههای فرنگی، بیتوجهی به معادلهای تخصصی، یکدستنبودن اصطلاحات بهکاررفته، ترجمههای وارونه، بیدقتیها و سهلانگاریهای فراوان، و ناآگاهی از معانی یا مفاهیم دقیق واژههای فلسفی عصر میانه اشاره کرد. این ترجمه درمجموع ناکارآمد، غیرفنی، و نارسا معرفی شده است.
Machine summary:
آقای مارنبن در پایان یادآور میشود که این کتاب، یعنی جلد سوم تاریخ فلسفه راتلج، درپی ارائه و حمایت از یک روش خاص نیست و نویسندگان این مجموعه بهسبب شناخت تخصصی خود از هر حوزه با رویکردهای متنوعی طرح بحث کردهاند (ibid.
در ترجمۀ دوم، این جمله حتی بدتر نیز ترجمه شده است: تمایز صوری صرفا تمایز مفهومی نیست (تمایز عقلی) چون گذشته از وجودش بهوسیلة هر عقلی مشاهده میشود (مارنبن 1393: 624).
یک مترجم متون فلسفی، حتی اگر با مباحث فلسفی و سیر تطور و تحول اصطلاحات آن ناآشنا نیز باشد، چگونه میتواند از آنچه نزدیک به دو دهه است مترجمان و نویسندگان کتابهای فلسفة غرب در ایران درمورد معانی دقیق و ویژة واژههای subject و object در سنت مدرسی و عصر تجدد و تفاوتش با معنای متعارف امروزی آن گفتهاند و نوشتهاند ناآگاه باشد!6 همانطورکه گفته شد، مترجم در فصل سوارز واژۀ objective را در همهجا به «عینی» برگردانده است.
مثلا در همین فصل نوزدهم properties of being (Gracia 1998: 467) به «خصوصیتهای هستی» ترجمه شده است (مارنبن 1392: 800)؛ درحالیکه منظور از این اصطلاح خصوصیت یا ویژگی به معنای معمولی کلمه نیست، بلکه همانگونه که از پسوپیش عبارتها هم روشن است، مقصود نویسنده اعراض ذاتی وجود است.
4. همانگونهکه پیشتر نیز گفته شد، آقای بهنام اکبری مترجم دوم این جلد است و ترجمة وی ازسوی انتشارات حکمت و با همکاری مؤسسۀ پژوهشی حکمت و فلسفه منتشر شده است.