Abstract:
ترجمه فارسی استاد محمد مهدی فولادوند از قرآن کریم در حال حاضر در شمار یکی از بهترین و موفق ترین ترجمه ها قرار داد که به دور از گرایش های خاص و رویکردهای افراطی به انجام رسیده است. مترجم محترم در این ترجمه اصل را بر روانی و خوشخوانی نهاده و ترجمه ای شایسته و در خور تقدیر ارائه داده است. این اثر، ترجمه ای مبسوط و گاه تفسیرآمیز از قرآن کریم است که سطح علمی و تحقیقی آن در خور اعتناست. ولی با وجود همه محاسن و ارزش هایش همانند سایر ترجمه ها در خور نقد و بررسی و دارای نقاط قوت و ضعف علمی است. در این نوشتار ترجمه یاد شده از ابعاد مختلف صرفی، نحوی و ادبی مورد بررسی قرار می گیرد.
The Persian translation of Professor Muḥammad Mahdī Fūladvand is at present regarded as one of the best and most successful translations of the Qur'an, which has been accomplished away from specific tendencies and extremist approaches. The respectable translator has based his translation on fluency and readability and presented a competent and praiseworthy translation. This work is an extended and, on occasions, interpreted translation of the Holy Qur'an whose level of scholarship is highly remarkable. Despite all merits and values, however, like other translations, it is open to criticism and holds certain scholarly strengths and weaknesses. In this article, the above translation is examined from various morphological, syntactic, and literary dimensions.
Machine summary:
"اما یادکرد این نکته مهم ضروری به نظر میرسد که مترجم قرآن باید در برخورد با قرآن و ترجمه آن بر زبان مبدأ و مقصد مسلط بوده و نکات و دقایق آنها را کاملا بداند و با آگاهی صحیح از فن وجوه و نظایر قرآنی، بهترین واژهها و ترکیبها را برای رساندن معانی کلمات برگزیند و از کاربرد لغات نامأنوس و دشوار بپرهیزد، همچنین اصول فصاحت و بلاغت را در نظر گرفته و توان و استعداد نویسندگی داشته باشد3 و در ضمن با مراجعه به منابع ارزشمند و رعایت نظم و آگاهی از پیوستگی آیات از اطاله کلام خودداری کند.
7 مترجم، این برگردان خود را با دیگر ترجمههای قرآنی به زبانهای فرانسه، انگلیسی، هندی و اروپایی مطابقت داده است و لغات، ضمائر، حروف مؤکده و مقدره و روابط ترکیبی کلمات را در نظر داشته و مساوی با اصل متن، در ترجمه آورده است و الحق والانصاف معنی و مقصود بلند این کتاب آسمانی را باز نموده و منتقل کرده است.
»19 از نمونههای فوق در ترجمه استاد فولادوند فراوان به چشم میخورد، اما این ایراد در واقع بر کار مترجم وارد نیست؛ بلکه از آن رو لفظ عربی آورده شده است که معادل فارسی آن یافت نمیشده و اگر مترجم میخواست به صورت توضیحی ترجمه کند، از حالت ترجمه خارج میشد و رنگ تفسیر به خود میگرفت و یا اینکه واژههای فارسی معادل کلمات عربی، چندان مأنوس نبوده و توان رساندن معنای آیه یا واژه قرآنی را نداشته است."