Abstract:
محافظهکاری در حسابداری مفهومی است که سابقهای دیرینه دارد و یکی از مهمترین مفاهیم محدودکننده و یک ویژگی کیفی و البته مهم اطلاعات حسابداری به شمار میرود. محافظه کاری یک میثاق مهم در گزارشگری مالی است و سطح احتیاط در شناسایی و اندازهگیری سود و دارایی را نشان میدهد. ترکیب سهامداری یا ساختار مالکیت، یکی از موضوعات مهم حاکمیت شرکتی است که می تواند در کارایی هر شرکتی تاثیر قابل توجهی داشته باشد. زیرا انگیزه مدیران را تحت تاثیر قرار می دهد. اساسیترین رکن بحث حاکمیت شرکتی اطمینان یافتن از اعمال حاکمیت صحیح سهامداران بر اداره شرکت است. لذا هدف این پژوهش بررسی تاثیر ساختار مالکیت بر محافظه کاری شرطی و غیرشرطی است. به منظور دستیابی به این هدف هشت فرضیه تدوین شد. جهت آزمون فرضیهها با استفاده از روش حذف سیستماتیک؛ نمونهای متشکل از 186 شرکت از بین شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1392 الی 1397 انتخاب گردید و مدل رگرسیونی چندگانه مبتنی بر دادههای ترکیبی به کار برده شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که مالکیت دولتی، مالکیت نهادی، مالکیت متمرکز و مالکیت مدیریتی بر محافظهکاری شرطی تاثیر مثبت و معناداری دارند و مالکیت دولتی، مالکیت نهادی، مالکیت متمرکز بر محافظهکاری غیرشرطی تاثیر منفی و معناداری ندارند؛ اما مالکیت مدیریتی بر محافظه کاری غیرشرطی تاثیر مثبت و معناداری دارد.
Conservatism in accounting is a concept that has a long history and is one of the most important restrictive concepts and qualitative and certainly important accounting information. Conservatism is an important covenant in financial reporting and shows a level of caution in identifying and measuring profits and assets. The composition of the shareholding or ownership structure is one of the key issues of corporate governance that can have a significant impact on the performance of any company. Because it affects managers' motivation. The most fundamental part of corporate governance is to ensure that shareholders exercise proper corporate governance. The purpose of this study is to investigate the effect of ownership structure on conditional and unconditional conservatism. To achieve this goal, eight hypotheses were formulated. To test the hypotheses, a systematic sample elimination method consisting of 186 companies was selected from the companies listed in Tehran Stock Exchange during the years 2013 to 2018, and multivariate regression model based on combined data was applied. The results show that state ownership, institutional ownership, concentration ownership and managerial ownership have a positive and significant effect on conditional conservatism and state ownership, institutional ownership, concentration ownership on unconditional conservatism do not have a negative and significant effect. But managerial ownership has a positive and significant effect on unconditional conservatism.
Machine summary:
لذا با توجه به مطالب ارائه شده، سوال اصلي پژوهش اين است که آيا ساختار مالکيت بر محافظهکاري شرطي و محافظه - کاري غيرشرطي تاثير معناداري دارد؟ ٣- پيشينه تجربي پژوهش ١-٣- پژوهش هاي داخلي همتي )٩٩١١(، پژوهشي را با عنوان "بررسي رابطه محافظهکاري حسابداري و کيفيت سود با توجه به مالکيت مديريتي و مالکيت دولتي در شرکتهاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران" با استفاده از تعداد ٩٦٢ شرکت، در بازه زماني ٩٩١٠ الي ٩٩١٦ به روش تجزيه و تحليل رگرسيون چندگانه مورد بررسي قرار داد.
عباسي و همکاران )٩٩١٧(، پژوهشي با عنوان "بررسي تاثير بيش اطميناني مديريتي بر کيفيت گزارشگري مالي و محافظه کاري شرطي در بورس تهران" را با استفاده از دادههاي مربوط به ٤٩٢ شرکت براي دورة زماني بين سالهاي ٩٩١٠ تا ٩٩١٥ مورد بررسي قرار دادند.
زنجيردار و ايرانيمشتقين )٩٩١٧(، پژوهشي با عنوان "تاثير محافظهکاري شرطي و غيرشرطي بر ريسک سقوط قيمت سهام با تاکيد بر چرخه عمر شرکتها در شرکتهاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران" را با استفاده از دادههاي مربوط به ١٥ شرکت براي دورة زماني بين سالهاي ٩٩١٧ تا ٩٩١٢ مورد بررسي قرار دادند.
پژوهشي با عنوان "بررسي رابطه بين ساختار مالکيت دولتي و محافظهکاري حسابداري شرکت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران" را با استفاده از ٩٤٩ نمونه طي سالهاي ٩٩١٠ الي ٩٩١٥، مورد بررسي قرار داند.