Abstract:
رویکرد جرم زدایی و کیفر زدایی در برخی مقولات فردی یا اجتماعی قابل تصحیح است لکن برخی قرائن علمی و عملی حاکی از ضرورت توسعه حقوقی برای انسجام در هماهنگیهای مرتبط با حجاب است؛ ابعاد پوشش منحصر به گستره فردی نیست و آثار اجتماعی متعدد دارد لکن تمحض برآثار اجتماعی و اغماض از ابعاد دیگر آن خلاف مبانی حقوق اسلامی و قابل نقد است قلمرو حقوق منحصر به گستره اجتماعی نبوده و ابعاد فردی و الهی نیز خارج از گستره حقوق نیست و ورود حقوق به این محدوده قابل دفاع عقلانی و بر ترسیم صحیح مرز اخلاق و حقوق استوار است؛ بر این پایه در این مقاله از یکسو به نحو استدلال حلی با ارائه ادله عقلانی برای ورود حقوق به همه ارتباطات ضروری انسان، ضمن ترسیم صحیح مرز اخلاق و حقوق به نقد ادله مخالفین ورود حقوق به گستره فردی و الهی عفاف و حجاب پرداخته میشود و از سوی دیگر به نحو استدلال نقضی تلاش شده تا با اشاره و تحلیل قوانین مختلف داخلی و خارجی بواسطه ابعاد اجتماعی حجاب، رد عملی نظریه" انکار ورود حقوق به اینگونه مقولات " به مثابه ادل الدلیل علی امکان شی وقوعه ارائه شود.
The decriminalization approach can be corrected in some individual or social dimensions. The dimensions of the veil are not limited to the individual scope and have many social effects, but the neglect of social effects and neglect of other dimensions are against the principles of Islamic law and can be criticized. The realm of law is not limited to the social sphere, and the individual and divine dimensions are not outside the sphere of law, and the entry of law into this realm is rationally defensible and is based on the correct drawing of the boundary between ethics and law; Accordingly, in this article, on the one hand, by presenting logical arguments for the entry of law into all necessary human relations, under the correct draw of moral and legal boundaries, criticizes arguments against entering the law in other cases to individual scope. On the other hand, as a violation argument, an attempt has been made to prove the entry of law into the subject of the veil by referring to and analyzing various domestic and foreign laws due to the social dimensions of the veil.
Machine summary:
مرز اخلاق و حقوق؛ نقدی بر نظریۀ «نفی ورود حقوق به گسترۀ حجاب» (مطالعۀ تطبیقی اسلام، ایران، و اروپا) رضا زهروی 1 چكيده رويكرد جرمزدايي و كيفرزدايي در برخی مقولات فردی یا اجتماعی تصحیحپذیر است، اما برخی قرائن علمی و عملی حاکی از ضرورت توسعۀ حقوقی برای انسجام در هماهنگیهای مرتبط با حجاب است.
(رابطۀ شخص با خودش یا حیوانش) از حیث اثباتی مضیق است و هرگونه تفتیش را منع میکند، بلکه سیاست بزهپوشی دارد (مفاد فرمان هشتمادهای حضرت امام) و بنابراین در نظام حقوقی امامیه از حیث تکوین، اختیار، و آزادی حتی در مقایسه با نظامهای لیبرالیستی بهای بیشتری به حریم خصوصی افراد داده شده است و آزادی آنها بیشتر تأمین میشود و بهتعبیر سادهتر، تشریعاً اختیار را محدود کرده و در تقنین به تمامی روابط ضروری انسان ورود کرده و قاعده وضع میکند، اما درمقام اجرا، تکوین، تعقیب، و قضا اختیار افراد برای نافرمانی و عدم امتثال دستور و غیرعلنی کاملاً موسع و بلاقید قرار داده شده است.
بنابراین، استدلالهای دیگر نیز مانند اینکه زنان همواره در فرانسه قربانی سیاستهای نژادپرستانۀ دولت بودهاند و امثال آن هرچند میتواند صادق باشد، اما از حیث نظری ناقض استدلال طرحشده ازباب ورود حقوق به مقولۀ حجاب نیست و ورود حقوق به ارتباط فرد با پوشش خودش هرچند با داعیهای موردادعای نقض عملی ترسیم مرز حقوق و اخلاق لیبرال است و اگرچه طرح آثار اجتماعی آن و تلاش برای طرح تبعات اجتماعی آن مسئله را دارای وجهۀ فردی و اجتماعی توأمان میکند، بههرحال جنبۀ فردی آن غالب است.