Abstract:
هدف اصلی از اجرای این پژوهش، بررسی دلالتها، چالشها و فرصتهای نظریه پیچیدگی برای برنامههای درسی (برنامه درسی ملی) بود. در این پژوهش از روش پژوهش کیفی «پژوهش نظریهای» بهعنوان روش پژوهش و از ابزار «بررسی مستندات» بهعنوان ابزار گردآوری اطلاعات استفاده شده است. ویژگیهای اصلی نظریه پیچیدگی شامل کلگرایی، علیت متقابل، واقعیت ذهنی، عدم قطعیت، خودتنظیمی، چندسویهنگری و غیر خطی بودن است. برنامههای درسی با توجه به سند برنامه درسی ملی دارای هفت عنصر مهم و اساسی ازجمله دانشآموز، معلم، محتوا، یاددهی _ یادگیری، ارزشیابی، محیط یادگیری و مدیر مدرسه است. یافتههای پژوهش نشان داد که با توجه به نظریه پیچیدگی تعدادی از ویژگیهای این نظریه در عناصر هفتگانه برنامه درسی ملی وجود دارد؛ ولی هنوز تمامی دلالتهای این نظریه را پوشش نمیدهد. یافتههای مقاله نشان داد مواردی چون دوگانگی، از بین برنده قوانین، غیر ایستا بودن، غفلت از احترام و نداشتن نظم خطی، چند علیتی یا علیت چندگانه را میتوان چالشهای فرا روی برنامههای درسی تلقی کرد. فرصتهای فرا روی برنامههای درسی را نیز میتوان کلنگری و دیدگاه افزایشی، متناقض بودن و پارادوکس، روابط متقابل علت و معلول، بنیادی و تدریجی، همکاری و ارتباط، تفکر خلاق و خودکاوشگری دانست.
The purpose of this study is to examine the implications, challenges and opportunities of complexity theory for the curriculum (national curriculum). In this study, "Speculative Essay" is used as research method and "Review of Documentation" is used as a tool for information gathering. The main features of complexity theory include totalism, mutual causality, mental reality, uncertainty, self-regulation, multi-sectarianism and nonlinearity. Curriculum according to the national curriculum document has seven essential elements, including student, teacher, content, teaching, learning, assessment, learning environment and school principal. The findings of the research showed that according to the complexity theory, there are some features of this theory in the seven elements of the national curriculum, but still do not cover all the implications of this theory, In addition, the findings of the paper showed that such issues as dichotomy, rule breaking, non-static, neglect of respect, and lack of linear order, multiple causality, or multiple causality can be considered challenges to curriculum and opportunities for the program. The lessons can be seen in terms of incremental, contradictory, and paradox, causal, fundamental, and gradual interaction, cooperation and communication, creative thinking, and self-study.
Machine summary:
آموزه هاي نظريه پيچيدگي در نظام آموزشي و برنامه هاي درسي (برنامه درسي ملي): چالش ها و فرصت ها Theories of Complexity in the Educational System and Curriculum (National Curriculum) Challenges and Opportunities تاريخ دريافت مقاله : ٩٧/٠٧/٠٧ فاطمه نادري* محسن آيتي** هدف اصلي از اجراي اين پژوهش ، بررسي دلالت ها، چالش ها و فرصت هاي نظريه پيچيدگي براي برنامه هاي درسي (برنامه درسي ملي) بود.
با توجه به ويژگيهايي که در برنامه درسي ملي در مورد دانش آموز در نظر گرفته شده است ، او را موجودي دانسته که آزادي انتخاب ، تصميم گيري و خويشتن داري دارد و اين همان خودنظم دهي يا خودسامان دهي و خود تعادلي نظريه پيچيدگي را ميرساند و بيانگر آن است که اگرچه هر جزئي در نظام ، کار خود را انجام ميدهد؛ اما همه اجزا براي رسيدن به هدف نظام تلاش مي کنند و دانش آموز به عنوان عنصري از اين نظام خود به نظم دهي کارهايش اقدام ميکند تا نظام را براي رساندن به هدف ، ياري کند.
ويژگيهاي فرايند ياددهي – يادگيري در برنامه درسي ملي بيانگر آن است که فرايند آموزشي بايد به اصلاح مداوم موقعيت يادگيري اقدام شود و يادگيري در آن به صورت خلاق باشد، فراگير در آن فعال باشد، محيط هاي متنوع و ارتباط فراگيران با ديگر عناصر بسيار زياد باشد؛ ميتوان گفت اين ويژگيها بسيار شبيه به ويژگي هاي چون خلاقيت ، پويايي و دگرگوني در نظريه پيچيدگي است .