Abstract:
انسان با توجه به شرایط زیستی و تاثیرپذیریاش از محیط و روی دادههای سخت زندگی اجتماعی، به هویت خود شکل میدهد. این هویت زادۀ فردیت یافتگی و تقابل درون و بیرون اوست. تقابلی که در ازل از ناسازی خاک وجود او و روح الهی، به وجود آمده و خود ایجادگر تقابلهای دیگر شده است، بنابراین انسان با گرایش به هر یک از این دو عنصر، سرنوشت خویش و سعادت و شقاوت خود را رقم میزند. او در مواجهه با بلایای سخت، بیش از شرایط عادی، ویژگیهای ذاتی و اکتسابی را بروز میدهد. یکی از این رویدادهای تعیین کننده، جنگ است که بر انسان تحمیل میشود و او را بر سر دوراهی مقاومت یا تسلیم قرار میدهد تا فضیلت و یا رذیلتهایش را به نمایش بگذارد. در این مقاله برسر آنیم بدانیم که آدمها، در جریان جنگ، از دید سپیده کاشانی و قیصر امینپور، چه ویژگیهایی دارند و چگونه میتوانند با این خصوصیات، ذات الهی و پنهان خویش را آشکار کنند. داده های این مقاله با بهره گیری از شیوۀ کتابخانه ای فراهم آمده و با روشی کیفی، توصیف و تحلیل شده است. مهمترین دستاورد این پژوهش این است که در آغاز جنگ ذات الوهی انسانها همواره شیطان را محروم میکند ولی با پایان یافتن جنگ، به تدریج شیطان راه نفوذ در آنان را مییابد.
Man shapes his identity according to his living conditions and his influence on the environment and the difficult events of social life. This identity is born of individuality and confrontation inside and outside him. The confrontation that has arisen in the beginning from the ignorance of the soil of his existence and the divine spirit, and has itself created other confrontations, so man, by tending to each of these two elements, determines his own destiny and his happiness and cruelty. In the face of severe disasters, he displays more innate and acquired characteristics than normal. One of these defining events is the war that is imposed on man and puts him at the crossroads of resistance or surrender to show his virtue or vices. In this article, we will find out what characteristics people have during the war, from the point of view of Sepadeh Kashani and Qaisar Aminpour, and how they can reveal their divine and hidden nature with these characteristics. The data of this article are provided using the library method and are described and analyzed in a qualitative way. The most important achievement of this research is that at the beginning of the war, the divine nature of human beings always deprives the devil, but with the end of the war, the devil gradually finds a way to penetrate them.
Machine summary:
بررسي و تحليل هويت انسان در سروده هاي سپيده کاشاني و قيصر امين پور سميرا دولتخواه ١، دکتر محمدرضا شادمنامن ، 2 3 دکتر خدابخش اسداللهي چکيده انسان با توجه به شرايط زيستي و تاثيرپذيري اش از محيط و روي داده هاي سخت زندگي اجتماعي،به هويت خود شکل ميدهد.
يکيازاين رويدادهايتعيين کننده ،جنگ است که بر انسان تحميل ميشود و او را بر سر دوراهي مقاومت يا تسليم قرار ميدهد تا فضيلت و يا رذيلت هايش رابه نمايش بگذارد.
مهم ترين دستاورداين پژوهش اين است که در آغازجنگ ذات الوهيانسان هاهمواره شيطان رامحروم ميکندوليباپايان يافتن جنگ ،به تدريج شيطان راه نفوذدرآنان رامييابد.
انساني که در کوره هاي جنگ گداخته ميشود و خود را براي يک زندگيمتفاوت آماده ميکندازآن جاکه اين انسان دردامن فرهنگ دينيپرورده شده تمام انديشه ها و رفتارهايش از اين منبع سرچشمه ميگيرد.
اما در نهايت با چهره اي از او مواجهه ميشويم که ازصافيذهن اين دوشاعرگذشته ورنگ وبويطرزتلقيآنان رااز انسان وجنگ به خودگرفته است .
همان چيزيکه گاه ازآن به ساحت فرشتگيوساحت حيوانياو يادميشوددوساحتيکه بستريمناسب برايحرکت وپويايياودرمسيرتکامل است و همچنان که کارن هورناي ميگويد: تمام عارضه هاي عصبي يا بيماريهاي روحي او از همين تعارض درونيسرچشمه ميگيرد(ر.
نويسنده ياشاعر متعهدبامشاهدةنظام هايفاسدوپايمال شدن حقوق انسان هابه اين باوررسيده است که توليدات ادبيبايدبه مثابۀمهم ترين ابزارمبارزه ستمديدگان برايبازپس گرفتن حقوق از دست رفته شان به کارگرفته شود.
اين دردمندياست که انسان رابه عاشقي بيقرارتبديل وکاريميکندکه اومطلوب خودرامعشوق پنداردوبااششتياقيوصف ناپذير به جانب آن ميرود.