Abstract:
قاعده نفی سبیل، یکی از قواعد کلیدی فقه الحکومه برای مقابله با هر گونه سلطهی کفار و بیگانگان و ایراد خدشه بر استقلال جامعه اسلامی است. این قاعده از مبانی اساسی اصول تعاملات و توافقات بینالمللی و سیاست خارجی دولت اسلامی در جهت حفظ استقلال و استحکام درونی نظام اسلامی است. مراد از استقلال، عدم سلطه کفار و بیگانگان در همهی شئون اعم از سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، فناوری و زیستی است. با توجه به اینکه فضای سایبر با جذابیت فناورانه خود و ایجاد اشتیاق فوقالعاده در بین آحاد مردم راه را برای گسترش و حضور حداکثر در تمام حریمهای فردی و اجتماعی جامعه تسهیل کرده است. این مقاله با روش کیفی بر آن است که در ذیل مدلی با چهار منظر انگیزهها، معماری، جریان اطلاعات و محتوای در گردش، رفتار فضای سایبر از حیث سلطه ورزی مورد بررسی قرار دهد. بر اساس نتیجه احصاء شده، گسترش فضای سایبر در ابعاد انگیزهها، معماری، جریان اطلاعات و محتوای در گردش، سلطه و نفوذ کفار را به همراه دارد. لذا حکومت فقه بر گسترش فضای سایبر اثبات شده و توسعه و گسترش بهرهبرداری این فضا منوط به نفی و حذف نفوذ و سلطهی کفار است. این اثبات باید منجر به اتخاذ دو اقدام پسینی و پیشینی توسط نظام اسلامی برای نفی این سلطهی همهجانبه در تمام منابع شکلگیری قدرت نوین در تمدن سایبرپایه شود. اقدام پسینی ناظر بر کنترل و کاهش نفوذ است و اقدام پیشینی در بردارندهی مجموعه سازوکارهایی برای طرح ریزی فضای سایبر عاری از نفوذ و سلطهی کفار خواهد بود.
The rule of denying the mustache is one of the key rules of the jurisprudence of the government to oppose any domination of infidels and foreigners and to undermine the independence of the Islamic society. This rule is one of the basic principles of the principles of interaction and international agreements and foreign policy of the Islamic State in order to maintain the independence and internal strength of the Islamic system. Independence means the non-domination of infidels and foreigners in all matters, including political, economic, cultural, technological and biological. Given that cyberspace, with its technological appeal and the creation of extraordinary enthusiasm among individuals, has facilitated the way to expand and maximize presence in all individual and social spheres of society. This article qualitatively intends to examine the behavior of cyberspace in terms of dominance in the following model with four perspectives of motives, architecture, information flow and content in circulation. Based on the calculated result, the expansion of cyberspace in the dimensions of motives, architecture, information flow and circulating content brings with it the domination and influence of infidels. Therefore, the rule of jurisprudence has been proven to expand cyberspace, and the development and expansion of the use of this space is subject to the denial and elimination of the influence and domination of infidels. This proof must lead to the adoption of both a posteriori and a priori actions by the Islamic system to deny this all-round domination in all sources of the formation of a new power in cyber-civilization. A posteriori action is aimed at controlling and reducing infiltration, and a priori action includes a set of mechanisms for designing cyberspace free from the infiltration and domination of infidels.
Machine summary:
با توجه به اينکه فضاي سايبر با جذابيت فناورانه خود و ايجاد اشتياق فوق العـاده در بـين آحـاد مـردم راه را بـراي گسـترش و حضور عميق در تمام حريم هاي فردي و اجتماعي جامعه تسهيل کرده است ، اين مقاله بـا اسـتفاده از رويکـرد کيفي و روش توصيفي – تحليلي بر آن است که در ذيل الگويي با چهـار منظـر انگيـزه هـا، معمـاري، جريـان اطلاعات و محتواي در گردش ، رفتار فضاي سايبر از حيث سلطه ورزي را مورد بررسي قرار دهـد.
اين فضاي زيست نوين کـه بـر پايـه اينترنت اشياء، رايانش ابري و اينترنت همراه در حال شکل گرفتن است ، بـه علـت ماهيـت فضاي سايبر و خاستگاه شـکل گيـري و گسـترش آن ، منجـر بـه بـروز چـالش هـايي بـراي حاکميت اسلامي شده و ميشود.
اين فضا براي توصيف مفاهيمي اسـت کـه در ارتبـاط بـا شـبکه هـاي رايانـه اي، فناوري اطلاعات ، اينترنت و جامعه اطلاعاتي به کار برده شده و افـراد و کـاربران ايـن فضا، تجربه اجتماعي از تعامل ، تبادل و اشتراکگذاري اطلاعات ، کسب وکـار، بـازي و تفريح ، بحث هاي گروهي که به صورت غير فيزيکي است را به دسـت مـيآورنـد.
با اين تفصيل بناي سايبر که بر مبناي سه گانه اي استوار است ، حاصل روندي اسـت کـه ريشه در غرب مدرن و استيلاييجويي قاهرانه بر طبيعت و استعمار ملت ها دارد، فناوري را هماهنگ با سبک زندگي خود شکل داده که نتيجه اي جز سلطه خواهي قدرت هاي برآمده از غرب مدرن بر جوامع ندارد.