Abstract:
کتاب بازاریسازی آموزش عالی: دانشجو بهمثابۀ مصرفکننده، از جنبۀ تنوع موضوعات وضعیت قابل قبولی را دارد اما فاقد یک روش تحلیلی مشخص و انسجام درونی در محتوا است. با نگاه کلی به مباحث کتاب روشن شد که سه مبحث کلی چیستی، چرایی و ماهیت کالایی آموزش عالی عمده مضامین کتاب را تشکیل میدهند و پیونددهندۀ فصول مختلف آن هستند. بنابراین، کلیت مقاله برپایۀ این سه مبحث طراحی شده است تا نتیجهگیری مشخصی در زمینۀ بازاریسازی آموزش عالی به دست آید. تحلیل انجام شده در زمینۀ چیستی بازاریسازی نشان میدهد که در یک نظام آموزش عالی بازاریشده، میزان پذیرش دانشجو، هزینۀ مطالبه شده از او، وضع ضوابط پذیرش و غیره صرفاً توسط نیروهای عرضه و تقاضا تعیین میشوند. همچنین، تحلیل چرایی بازاریسازی حکایت از این دارد که فشارهای اقتصادی، دشواری تأمین مالی دولتی، رشد تقاضاهای اجتماعی، روند جهانیشدن و غیره مهمترین عوامل پیشبرندۀ دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی به سمت بازاریسازی بودهاند. بهعلاوه، مزایای این حرکت مانند ارتقای کارآیی و گسترش رقابت از ادلۀ اصلی توجیهکنندۀ آن هستند. دست آخر اینکه آموزش عالی یک کالای عمومی نیست که دولت متولی امور آن باشد. بنابراین، آموزش عالی ذاتاً قابلیت کارکرد در قالب نظام بازار را دارد.
The book titled “The Marketisation of Higher Education and the Student as Consumer” has acceptable diverse matters, but lacks a clear analytical method and inner coherence in content. An overview of book showed that three broad concepts as what, why and nature of higher education cover the main subjects of the book. Analysis of what is marketization reveals that in a marketized higher education system, the admission of students, the price charged, the regulations of admittance and so on are determined by demand and supply. Additionally, examining why is marketization suggests that economic pressures, the difficulty of governmental finance, an increase in social demands, globalization, and so forth are the most important factors of driving universities toward marketization. In addition, benefits such as improvement of efficiency and expansion of competition are the prime reasons justifying marketization. Finally, higher education is not a public good which government to be its organizer. Therefore, higher education has the intrinsic capability of performance in the market framework.
Machine summary:
اگر آموزش عالی دولتی باشد و از قواعد بازار پیروی نکند، دولت براساس اهداف و سیاستهایش پاسخ هر سه سؤال را تعیین میکند؛ مانند آنچه در جوامع سوسیالیستی اتفاق میافتد، اما در آموزش عالی بازاریشده این دانشگاهها هستند که تعیین میکنند چه رشتههای تحصیلی را اجرا کنند و به چه میزان دانشجو برای آن رشتهها ثبتنام کنند.
ازاینرو، مخارج عمومی برای تمام خدمات تأمینمالیشده توسط دولت را میتوان در بستر یک بازی با جمع صفر (zero-sum game) موردمطالعه قرار داد؛ به این معنا که مخارج بیشتر در یک بخش از خدمات عمومی، مانند مستمری سالخوردگان یا آموزش عالی دولتی، بهبهای مخارج در سایر بخشهای خدمات عمومی خواهد بود (کویک 1399: 15)؛ یعنی همان ماجرای تقسیم کیک، اما ازسویدیگر، ترکیب افزایش هزینههای همواره صعودی پژوهشهای دانشگاهی و تمایل یا توانایی روبهنزول دولتهای اروپایی به تأمین مالی پژوهشهای دانشگاهی از کیسۀ پول دولت به تأکید بیشتر تفکر سیاستی در سطح ملی و در سطح اروپا بر جستوجوی منابع درآمدی جدید برای دانشگاهها منجر شده است 6 (همان: 14)؛ منابعی از قبیل شهریه، قراردادهای پژوهشی با صنعت و کشاورزی، کمک خیران، و غیره.
بر این اساس، پیداست که گرایش به بازاریسازی در آموزش عالی فقط نتیجۀ قرارگرفتن مدیران بخش خصوصی و عمومی در رأس مدیریت دانشگاهها یا سایر مراکز آموزش عالی نبوده است، بلکه این رویه بازخوردی از یک فرایند چندوجهی است که مشخصۀ اصلی دنیای امروزی را تشکیل میدهد: نگاه اقتصادی به همۀ امور ازجمله امور ظاهراً غیراقتصادی و سپردن آنها به بازار.