Abstract:
مقصود از اخلاق اسلامی، صفات نفسانی ثابت و پایداری است که موجب میشود انسان بدون نیاز
به فکر و تامل، افعالی متناسب با آن صفات را انجام دهد. هدف غایی اخلاق اسلامی، دستیابی به
ارزش حقیقی، کمال نهایی، قرب الهی و تشبّه به خداوند میباشد که تنها در سایهی تجربهی زندگی
معنوی و رفتارهای اخلاق دینی قابل دستیابی است. در مقابل، طرفداران اخلاق سکولار معتقدند که
اخلاق باید از ساحت دین بیرون بوده و ارزشها و قواعد اخلاقی بر مبنای اصول انسانی و زندگی
دنیوی و رفاه عمومی تعریف و تعیین گردد. امام صادق (ع)، با موضعگیریهای معرفتشناسانه، تلاش
نموده است که مبنای فکری اخلاق اخیر را نفی نموده و اخلاق اسلامی را در جامعهی انسانی نهادینه
نماید. این تلاش بدان جهت صورت گرفته است که ایشان در عصر خود با دو ریکرد اخلاقی
سکولاریستی حد اقلی (اعتزال) و حد اکثری (زنادقه)، مواجه بود و لذا سعی نمود تا در قالب القای
اصول اخلاق اسلامی، این دو رویکرد غلط که بر عرفی شدن و دنیا مدارانه شدن اخلاق تاکید داشتند
را نفی نموده و بر بنیاد اخلاق مبتنی بر گزارههای وحیانی، پای فشارد. در این مقاله، با روش تحلیلی
توصیفی، سعی نمودیم تا نقش احادیث امام صادق (ع) را در این زمینه تبیین نماییم.
Machine summary:
فصلنامه علمی- تخصصی معارف علوم انسانی و علوم اسلامی شماره هشتم، بهار 1401، ص462- 479 نقش احادیث امام صادق (ع) در نقد اخلاق سکولار و نهادینه کردن اخلاق اسلامی محمّدزکی علیزاده 1 محمّدمهدی کریمی نیا 2 چکیده مقصود از اخلاق اسلامی، صفات نفسانی ثابت و پایداری است که موجب میشود انسان بدون نیاز به فکر و تأمل، افعالی متناسب با آن صفات را انجام دهد.
این تلاش بدان جهت صورت گرفته است که ایشان در عصر خود با دو ریکرد اخلاقی سکولاریستی حد اقلی (اِعتزال) و حد اکثری (زَنادِقه)، مواجه بود و لذا سعی نمود تا در قالب اِلقای اصول اخلاق اسلامی، این دو رویکرد غلط که بر عرفی شدن و دنیا مدارانه شدن اخلاق تأکید داشتند را نفی نموده و بر بنیاد اخلاق مبتنی بر گزارههای وحیانی، پای فشارد.
اخلاق سکولار، در عصر امام صادق (ع) با دو چهرهی اعتزال و زندقهگری بروز و ظهور یافته بود؛ از آنجائی که معتزله یک مذهب اسلامی عقلگرا بوده و عقل انسان را مستقل در حسن و قبح اشیاء میداند، میتوان آن را تفکر سکولارییِ حداقلی و زنادقه که بر نفی خدا و گزارههای دینی تأکید داشت را سکولاریسم حداکثری بنامیم.
امام صادق (ع) این عقلگرایی مطلق را نفی نموده و به نیازمندی اخلاق به دین تأکید نموده است؛ ایشان با القای اصول و هنجارهاي اخلاقي که از طریق قرآن و سنت به دست آورده است، انسانها را از راه، تشويق و ترغيب و نیز انذار و تحذير به سوي عمل به دستورات اخلاقي سوق داده است.