Abstract:
در تاریخ جهان دیده شده است که مردم کشوری برای زمانی طولانی به عنواین مختلف از قبیل جنگ, مهاجرت, دین و.. به یک زبان دیگر هم سخن گفته اند. این آمیختگی زبان و فرهنگ باعث به وجود آمدن سبکها و فرمهای هنری بسیاری شده و همینطور تاثیرات متقابلی بر روی فرهنگ و هنر هر دو کشور, از آنزمان به بعد گذارده است. در پژوهش های باستانشناسانه ای که پیش از انقلاب توسط پروفسور اد کیل و هیئت باستان شناختی کانادایی در قلعه یزد گرد صورت گرفت یک ستون نقشدار نیز یافت شد که حاوی نقوش مختلفی بود. بعد از مدتی این ستون ( شاید ستونها ) به موزه رام واقع در شهر تورنتو انتقال یافت.با توجه به پژوهشهایی که در این زمینه انجام دادم متوجه شدم که یکی از این نقوش, میتواند مربوط به یک رقصنده یا خنیاگر باشد و جالب تر اینکه فرم و پوشش این رقصنده شباهت زیادی به گوسان پارتی و شاید کریشنا ایزد هندی دارد. با توجه به اسناد و مدارک موجود در باره گوسانها که جزو یکی از اولین و مهمترین گونه بازیگران خنیاگر بودند, این فرضیه مطرح میشود که آیا این دیوار نگاره میتواند نقشی از یک گوسان باشد؟ و اینکه نقش برجسته یک گوسان چطور میتواند زینت بخش قصر یک شاه شود؟ بر آن شدم تا پژوهشی را در این عنوان انجام دهم.
Machine summary:
از طرفي ديگر آثار روابط بين دو فرهنگ را در کتيبه هايي که در هند و دوره ساساني نوشته شده مي توان به خوبي يافت که برجسته ترين آنها در غارهاي آجانتا و در نقاشي هاي سقفي و ديوار نگاره ها ي غارهاي شماره يک و دو به خوبي پيداست و قدمت آن به حدود اوايل و شايد کمي قبل تر از قرن هفتم ميلادي است .
اگر زمان نگارش کتاب دوره ساماني باشد و روايتي که نوشته شده به دوره ساساني برگردد يعني حدود چهار صد سال قبل تر و با توجه به اينکه گوسان , واژه دوره اشکاني و ساساني است و بعد از ورود دين اسلام اين راويان به ندرت و در بعضي نقاط ايران بودند, استنباط دوم به اين شکل خواهد بود که خالق اثر فرض را به اين مي گذارد که مخاطبش از معني اين واژه آگاه نيست و به يک کلمه هم خانواده اشاره مي کند.
(هرمان ،٤٣:١٣٨٨) با توجه به اينکه اين نقش برجسته در قلعه يزد گرد بوده و تاريخ اين قلعه حدودا به دوران ساساني بر مي گردد و اينکه طرح لباس و کلاه و فرم بدن که يک شکل کاملا نمايشي به خود دارد احتمال سربازپارتي بودن اين اثر را کمي دور از ذهن مي کند .
ذکر اين نکته خالي از لطف نيست که تاثيرات متقابل هنر ايران وهند دوره ساساني مي تواند در فرم دهي به قسمت هايي از بدن نقش برجسته متاثر بوده باشد.
The article explains how the carved details in the form and cover of this excavated motif are very similar to Gusan and maybe Krishna, the Indian god.