Abstract:
مقالۀ حاضر در آبان 1401 و در میانۀ رخداد زن، زندگی، آزادی نوشته است. نوشتن در میانۀ رخداد امکان نوشتن دربارۀ وضعیت اکنون است وقتیکه جریان معمول تاریخ از مسیر خودش خارج شده است و وضعیت آینده در هالهای از ابهام به سر میبرد. بنابراین نوشتن در میانۀ رخداد برای وضعیت اکنون امکان ایجاد تحلیل احتمالی را میدهد و منحصربهفرد بودن نوشتن در میانۀ رخداد همین دادن جنبۀ احتمالی به نوشتۀ تحلیلی است. در میدان رخداد انبوهی از نیروهای مختلف برای پیشنهاد و ساختن موقعیتی جدید کارکرد پیدا میکنند. بنابراین، هدف اصلی این مقاله بررسی کارکرد رخداد زن، زندگی، آزادی است. برای این منظور ما از استدلال ابداکتیو استفاده کردیم تا کارکردی احتمالی را برای رخداد زن، زندگی، آزادی پیشنهاد دهیم. بر این اساس، مقاله استدلالهای داده محور و نظری را جمع آوری و ارائه میدهد تا مبتنی بر آنها احتمال کارکرد رخداد زن، زندگی، آزادی را در تسخیر ملاءعام اسلامی تفسیر و تبیین کند.
This article has been written on November 2022 in the middle of the event of woman, life, freedom in Iran. To write in the middle of an event is the possibility to write about the situation of the now, while the ordinary stream of history has been disrupted and the situation of the future is complex and subtle. Therefore, to write in the middle of an event, for the situation of the now, makes possible probabilistic analysis. The singularity of writing in the middle of an event is the probabilistic feature assigned to the analysis. Thus, studying the function of the event of woman, life, freedom is the main object of the article. For this, we use an abductive reason to suggest a possible function for the event of woman, life, freedom. Based on the theoretical and data-based reasons we analyze the possible function of the event of woman, life, freedom to occupy the Islamic public sphere.
Machine summary:
با اين مقدمه ما ميخواهيم دربارة رخداد حرکت پر شتاب و شديد جامعۀ ايران براي ايجاد تغيير و تحول در مناسبات و ارزش هاي تاريخي زندگي اجتماعي ايراني به واسطۀ رخداد زن ، زندگي، آزادي فکر کنيم و مبتني بر امکان تسخير فضا براي توليد فضاهاي جديد دربارة آن طرح نظريه کنيم .
شکل گيري و ورود ارکان موسيقي غربي به موسيقي ايراني (طاهري کيا، ١٣٩٨)، کشف حجاب و ظهور بدن جديدي از زنان (٢٠٠١ ,Shirazi)، سرمايه گذاري بر ورود تکنولوژي و تأسيس کارخانه در ايران (٢٦٨ :٢٠١٤ ,Devos)، ايجاد فراغت هاي جديدي مانند پديد آمدن فيلم فارسي (٣٢ :٢٠١٠ ,Zeydabadi-Nejad)، تأسيس دانشگاه در ايران (١٤٣ :١٩٩٢ ,Menasheri)، و پايه گذاري اقتصادهاي توليدي جديد مانند کارخانه ايرانخودرو (خيامي، ١٣٩٩) همگي نشان از تحولاتي گسترده در توليد ارزش ها و معاني بودند که سرزمين آريايي را تحت لواي سه گانه «خدا، شاه ، ميهن » نشان ميدادند.
همچنين ، با اجباري شدن حجاب ما شاهد روابط جديدي در سطح شهر، اداره ها، و رسانه ها بوديم که الگوهاي جديد ارتباطي بين زن و مرد اسلامي ايراني را نشان ميدادند و نويد بخش رخداد زن ٥زند٧گي، آزادي و نبرد بر سر تسخير فضا شکل جديدي از هويت جنسيتي لايق ارزش هاي سرزمين جمهوري اسلامي (طاهري کيا، داوودي، داوري، ١٤٠١) بودند.
مردم شاهد يکديگر بودند که چگونه در حال تبديل شدن به انسان اسلامي ايراني هستند تا ارزش هاي رخداد زن ٧زند٧گي، آزادي و نبرد بر سر تسخير فضا تاريخي جمهوري اسلامي پايه گذاري شوند و مرزهاي جديد سرزمين جمهوري اسلامي شکل بگيرد.