Abstract:
مادیان هزار دادستان یکی از معتبرترین متون حقوقی دوره ساسانیان است. احکام گسستن همسری در مادیان بیشتر به نحوه انجام طلاق و روند قانونی شدن آن، تفکیک اموال و به هم خوردن شراکت اقتصادی زن و شوهر مرتبط است، به جز در دو مورد، علت خاصی برای طلاق بیان نمیشود. هدف از پژوهش حاضر این مسئله است که آیا قانونگذاران مادیان به حقوق زن در طلاق توجه داشتند و اگر حقوق پس از طلاق زن تأمین میشود، برخورد مردان با این امر چگونه بوده است. در بررسی انجام شده، مشخص شد که قانونگذاران نهایت درایت و خردجمعی را در احکام صادره در دادرسیها به کار میگیرند که زن پس از طلاق در امنیت باشد؛ امّا برخی احکام نشان میدهد که گاهی مردان با ترفندهای رندانه، به طرق مختلف مانند درخواست عدم تمکین و بخشش (=هبه) درآمد زن، از شکافهای قانونی استفاده میکنند تا شانس خود را در تصاحب اموال زنان امتحان کنند. تأکید بر رضایت کامل زن در طلاق و توجه به شخصیّت حقوقی زن در مالکیت اموال خود به جهت تأمین امنیّت اجتماعی و روانی او پس از طلاق، دستاورد تلاش جامعه شناختی فقها در اداره جامعه مدنی دوره ساسانیان است.
Madayan i hazar Dadestan is one of the most important social history sources of Sassanid era. In Madayan, verdicts of divorce is mostly related to legal process of divorce and how do it, as well as to the separation of property and disruption of economic partnership of couple. Except for two cases, a specific cause for divorce is not expressed. The main questions of this paper are that whether lawyers of Madayan considered in divorce to the woman's rights? If the right of woman is regarded after divorce, what are the men'sattitudes about it? In the investigation it is specified, that lawyers are employing uttermost of mind and sense /reason in the sentences of trials until woman support after divorce. But through of verdicts could receive that, sometimes men were using the legal gaps with different tricks, such as applying for non-compliance and conveying income belong to the wife as gift. In fact, theywere examining their chance on possession of woman's property.The achievement sociological of jurists include: emphasizing full satisfaction of the woman and pay attention to the character of woman's rights in possession her property for supporting security of social and psychological her after divorce.
Machine summary:
احکام گسستن همسري در ماديان بيشتر به نحوه انجام طلاق و روند قانوني شدن آن، تفکيک اموال و به هم خوردن شراکت اقتصادي زن و شوهر مرتبط است ، به جز در دو مورد، علت خاصي براي طلاق بيان نميشود.
در بررسي انجام شده، مشخص شد که قانونگذاران نهايت درايت و خردجمعي را در احکام صادره در دادرسيها به کار ميگيرند که زن پس از طلاق در امنيت باشد؛ اما برخي احکام نشان ميدهد که گاهي مردان با ترفندهاي رندانه ، به طرق مختلف مانند درخواست عدم تمکين و بخشش (=هبه ) درآمد زن، از شکافهاي قانوني استفاده ميکنند تا شانس خود را در تصاحب اموال زنان امتحان کنند.
حکم دوم آن را با مثال ٣ تفسير ميکند: اگر شوهر دوم، زن را به همسري بپذيرد، اما سالاري و سرپرستي او را قبول نکند، طلاق انجام نميشود؛ زيرا به تبع آن ازدواج بدون قبول سالاري زن ممکن نيست .
1- nibiڑt kū mard zan ud frazand bē duxt-ē any kas nēst (6) ud ān ī duxt ڑōy ān duxt az zanīh be hilēd ud pad sālarīh abāz ō pid nē (7) dahēd ēg-iڑ stūrīh ī pid pad xwāhiڑn ud ka-ڑ pad sālārīh abāz padīrēd (8) ēg-iڑ abar ōh mānēd… (MHD22/5-8) مرد را زن و فرزند، به جز يک دختر کس ديگري نباشد و شوي آن دختر، او را از همسري بهلد (= طلاق دهد) و به سالاري پدر باز ندهد، آنگاه < تنها> در صورت درخواست ، ستري پدر< شود>.