Abstract:
در این مقاله فصل دوم از فرهنگ اویم ایوک آوانویسی، ترجمه و درباره واژههای آن بحث شده است. فرهنگ اویم ایوک، فرهنگی دو زبانه از دوره ایران پیش از اسلام مشتمل بر واژهها و عبارات اوستایی و ترجمه آنها به پهلوی است. فصل دوم این فرهنگ توضیحاتی درباره دستور زبان اوستایی دارد که آن را میتوان تنها متنی دانست که درباره دستور زبان اوستایی تألیف شده و به دست ما رسیده است و از این جهت حائز اهمیت بسیار است. از تأکیدی که بر زند واژههای اوستایی و تفاوت در ترجمه این واژهها به زبان پهلوی شده است، میتوان فهمید که این متن را برای هیربدان و کسانی نوشتهاند که کار نوشتن زند یا ترجمه متون اوستایی به پهلوی را بر عهده داشتند. آگاهی دیگری که از این متن کوتاه به دست میآید این است که نویسندگانِ این دستور زبان آموزشی، از دانش بالایی نسبت به زبان اوستایی و حتی تفاوت اوستای گاهانی و متأخر برخوردار بودهاند.
This article comprise the transcription and translation of the second chapter of FarhangiOimEwak and notes about its words and phrases. FarhangiOimEwak is a bilingual lexicon of Avestan words and phrases with their Pahlavi translation. In the second chapter of this lexicon, we can find some important explanations about Avestan grammar and we should consider that it is the only remaining text about Avestan grammar. With emphasis on the Zand and different translation of Avestan words in Pahlavi, it can be understand that this text is written for Erbads and other persons who translated the Avestan texts to Pahlavi. The other feature of this chapter is that the writer of this grammar text had a good knowledge of Avestan language and knew the difference of old and young dialect of this language.
Machine summary:
در اين مقاله آوانويسي و ترجمه فصل دوم از فرهنگ اويم به منظور معرفي قديميترين متني که درباره دستور زبان اوستايي نوشته شده است ، ارائه ميشود.
اين واژه که در اينجا در حالت وابستگي مثني از ستاک «uuua/uba » صرف شده است ، به خودي خود معناي خوب يا بد ندارد، بلکه احتمالا در متني اوستايي به دو گروه پرهيزکاران و دروغکاران اشاره داشته است ، مثلا در مهريشت چنين عبارتي باقي مانده است که ممکن است منبع اين واژه در فرهنگ اويم بوده باشد: vaii- zī asti miθrō druuataēca a-aonaēca .
کلينگن اشميت با اين استدلال که -uuuaiia مانند واژه ودايي -yaubha، تنها در شمار مفرد و جمع صرف شده است ، uuaie را همان uiie (احتمالا صورت قديمي: e ٧- براي uuaibiia حالت برايي/بايي/ازي مثني از ستاک -uba/uuua- نيز به يشت ، ٩٣/١٠؛ يسنا، ٢٥/٥٧, ٢٩؛ زند ونديداد، ٣١/١٣, ٣٤, ٣٧ مراجعه کنيد.
کلينگن اشميت (همان: ١٢-١٤) معتقد است اين واژه پهلوي فعل -hstan, xvexwistan/xwe به معني «تعقيب کردن، دنبال کردن» است که ستاک ماضي آن در فرهنگ اويم ، ٢/٢٥، در برگردان پهلوي واژه اوستايي ̄voio نيز به کار رفته است ( نيز به اشه ، ٢٠٠٩: ٨١ رجوع کنيد).
٢٩- واژه اوستايي -̄jahi در بخش هاي ديگر اوستاي کنوني، تنها به صورت jahi، حالت نهادي/ندايي مفرد، ديده ميشود (نگاه کنيد به يشت ، ٩/٣, ١٢, ١٦، زند:-؛ ونديداد، ٦٢/١٨، ١/٢١، ١٧/٢١، زند: صق/ب صقث)ب ؛ به اين ترتيب هر سه واژه -j، ̄jae، ̄jahi ، تنها در اين فرهنگ به کار رفته است .