Machine summary:
"چنانکه فردوسی گفته است: چو سوفارش آمد به پهنای گوش ز چرم گوزنان برآمد خروش35 چوم بوسید پیکان سرانگشت اوی گذر کرد از مهرهء پشت اوی «سعدی»نیز گوید: ترا یاوری کرد فرخ سروش وگرنه زه آورده بودم بگوش36 و نیز در مقام تشبیه گفته است: سحر است کمان ابروانت پیوسته کشیده تا بناگوش37 «نظامی»نیز در مقام تشبیه گفته است: کمان کش کرد مشتی تا بناگوش چنان بر شیر زد کز شیر شد هوش «خواجه حافظ»گوید: با چشم و ابروی تو چه تدبیر دل کنم وه زین کمان که بر سر بیمار میکشی از کمان بیرون آمدن: صاحبان قبضه و تیراندازان و کمانداران و دانشمندان این فن برآنند که باید تیرانداز مانند شیری که از کنام خود با وقار و صلابت بیرون میآید، همانطور هم تیرانداز از کمان بیرون آید و چون از کمان بیرون آید باید یک گز قد را ده گز کند تا از هیبت او دشمن هراسان شود.
چنانکه شاعری بکنایه گفته است: ز نهار حذر کنید از سردی قوس44 کین سخت کمان دو چله دارد در پی و تیرانداز باید در هنگام جنگ سپری همراه داشته باشد تا در موقع لازم از پشت سپر تیراندازی کند و نیز بوسیلهء آن تیر دشمن را از خود دفع نماید چنانکه فردوسی گوید: بزه کرد پیران ویسه کمان همی تیر بارید بر بدگمان ببارید تیر از کمان سران بر وی اندر آورده کرگ اسپران همی تیر بارید همچون تگرگ بر آن اسپر کرگ و بر ترک و ترگ46 (43).
چنانکه فردوسی فرماید: دو زاغ کمان را بزه برنهاد ز دادار نیکی دهش کرد یاد50 و نیز نام تیراندازان و کمانداران و صاحبان قبضه را بر زبان آورد و بعد تیراندازی آغاز کند:میگویند که هفت هزار و هفتصد و هفتاد و هفت تن تیرانداز بوده است که از آن جمله است ده کمر بستهء کامل که این اسامی را داشتهاند: آرش(شیوایتر)-رستم دستان-بهرامگور-طاهر بلخی-هاشم ابیوردی- استاد طبری-اسحق کوفی-نصحی-قلبک51-و عالم شاه رومی."