چکیده:
در این مقاله دانش و آگاهی های موجود در مورد اختلالات خواندن در کودکان، پیشنهادات موجود در طبقه بندی آنها در « DSM-5» مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد. عموما دو شکل مختلف از اختلالات خواندن در کودکان که ناشی از مشکلات زبانی هستند، وجود دارد. نارساخوانی (همانطور که در DSM-5 تعریف شده است) یا مشکل رمزگشایی که مربوط به کودکانی است که در تسلط بر ایجاد رابطه بین الگوی هجی کردن حروف و تلفظ کلمات دارای مشکل هستند. به طور مشخص این کودکان با صدای بلند و آهسته و در عین حال غلط می خوانند و مشکلات بیشتری نیز در هجی کردن را تجربه می کنند. نارساخوانی ظاهرا از ضعف در مهارت های واج شناختی (صداهای گفتاری) بوجود می آید و با تدریس آوایی نظام مند در ترکیب با آموزش آگاهی واج شناختی قابل بهبود است. شکل اصلی دیگر از مشکلات خواندن، اختلال درک خواندن است. این کودکان با صدای بلند و در عین حال درست و روان می خوانند اما مشکلاتی در فهم آنچه خوانده اند، دارند. به نظر می رسد اختلال درک خواندن ناشی از ضعف در گستره مهارت های زبان شفاهی شامل دانش واژه شناسی ضعیف، مهارت های دستوری ضعیف و مشکلاتی در ادراک زبان شفاهی باشد. در این مقاله پیشنهاد می شود که حذف آسیب درک خواندن از DSM-5 یک مشکل جدی است که باید پیگیری و اصلاح شود. در این مقاله بحث می شود که شناخت ارتباط بین اختلالات خواندن و زبانی الزام مهمی برای ارزیابی و درمان است و اشاره می شود که درجه بالای هم بودی بین اختلالات خواندن و دیگر اختلالات به ظاهر مجزا (مانند اختلال نقص توجه ، بیش-فعالی و اختلالات حرکتی) چالش های مهمی برای درک این اختلالات بوجود می آورد.
خلاصه ماشینی:
"مهارتهای تحصیلی در دانشآموزان با آسیب زبان در مقابل اختلال صوت، شواهدی زیادی وجود دارد که مشکلات زبانی در سنین پیش دبستانی، کودک را بیشتر در معرض مشکلات یادگیری قرار میدهد بهخصوص در کودکانی که توانایی شناختی عمومی کمی دارند (کاتس و همکاران 2002).
شواهدی از عوامل خطر چندگانه در اختلالات خواندن این عقیده که بیشتر از یک اندوفنوتیپ شناختی در مورد نارساخوانی وجود دارد، نشان میدهد که دیدگاه نقص واجی که طی چندین ساله در این حوزه بسیار برجسته بوده است، ناکافی است.
علاوه بر این، این خطر نیز وجود دارد که آشفتگی بین اختلال دقت خواندن و درک خواندن که از (DSM-5) حذف شده است رخ دهد، حتما به شکل گیجکنندهای مجددا این آشفتگی بین اختلالات هجی کردن در سطح کلمه (توانایی تولید مجدد توالی قانونی کلمات چاپ شده) و در بیان نوشتاری که نیاز به مهارتهای گستردهتر زبانی و فرایندهای کنترلی دارد، ظاهر شود.
این مقاله روشن ساخت که نیاز به آزمونهای روانی خواندن و درک برای روشن ساختن ماهیت اختلال مورد نیاز است- در اینجا یادآوری میشود که مشکلات دقت خواندن که بیشتر در خوانندگان زبان الفبایی اروپایی دیده میشود، منعکس کننده مشکلاتی در یادگیری رمزگشایی -Disorder of Written Expression در املانویسی است.
برای اینکه درک خواندن اختلال مجزایی در DSM-5 شود میتوان گفت شواهد ناکافی وجود دارد که نشان دهد درک خواندن مجزا از آسیب زبان است، اما شکی نیست که این مشکل میتواند اولا تشخیص قابل اعتمادی باشد و دوما موجب آسیب کارکردی شود (دو تا از شروط اساسی که اساس (DSM-4) را تشکیل میدهند)."