چکیده:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین هوش فرهنگی با سازگاری شغلی و اعتماد سازمانی اعضای هیات علمی در سال تحصیلی 1391-1390 است. تحقیق حاضر از نوع توصیفی بوده و به شیوه همبستگی انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه شیراز است. که تعداد آن ها 350 نفر می باشد. از این تعداد 178 نفر با استفاده از جدول مورگان به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. در این تحقیق از آمار توصیفی و استنباطی شامل فراوانی، درصد، درصد تراکمی، نمودارها، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس و رگرسیون استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد بین هوش فرهنگی با سازگاری شغلی رابطه معنی داری وجود دارد. هم چنین نتایج نشان داد که ارتباط معنی داری بین هوش فرهنگی با اعتماد سازمانی و بین سازگاری شغلی و اعتماد سازمانی وجود دارد اما رابطه بین ابعاد رفتاری هوش فرهنگی و اعتماد سازمانی معنی دار نبود. هم چنین رابطه بین ابعاد رفتاری هوش فرهنگی و سازگاری شغلی معنی دار نبود. براساس یافته های پژوهش تا حدود 26 درصد از روی متغیرهای مستقل هوش فرهنگی و اعتماد می توان سازگاری شغلی اعضای هیئت علمی را پیش بینی کرد.
The purpose of the peresent study is to investigate the relationship between Cultural intelligence with job adjustment and Organizational trust among Shiraz University faculty members during the Academic Year 2009-2010. The research is descriptive of correlational type. The statistical population of the study covers the whole 350 faculity members of Urmia University among whom 178 subjects were selected as sample size through using Morgan table. The Statistical analysis used in the study is descriptive and inferential (frequency، percent، cumulative percent، charts، Pearson، s correlation cofficient، variance and Regression analysis). The results of the findings indicate that there are significant relations between cultural intelligence and job adjustment. Also، the results indicate that there are significant relations between cultural intelligence and organizational trust، and significant relations between job adjustment and organizational trust. But the relation between behavioral aspects of cultural intelligence and organizational trust was not significant. Based on the findings of the present study، job adjustment among the academic members can be predicted around 26% by the independent variables of cultural intelligence and trust.
خلاصه ماشینی:
بررسي رابطه بين هوش فرهنگي با سازگاري شغلي و اعتمادسازماني اعضاي هيات علمي A Study of Relationship between Cultural intelligence with job Adjustment and Organizational trust تاريخ دريافت مقاله : ١٣٩١/٢/١١، تاريخ دريافت نسخه نهايي : ١٣٩١/٨/٢١، تاريخ پذيرش مقاله : ١٣٩٢/١/٢٣ مهين کيخانژاد١ و سوزان قنادي 2 هدف پژوهش حاضر، بررسي رابطـه بـين هـوش فرهنگي بـا سـازگاري شـغلي و اعتمـاد سـازماني اعضـاي هيات علمي در سال تحصيلي ١٣٩١-١٣٩٠ است .
job adjustment 120 فصلنامه مشاوره شغلي و سازماني /دوره پنجم /شماره ١٥/ تابستان ١٣٩٢ صراف تمپلر١ و همکاران (٢٠٠٦) در تحقيق خود به اين موضوع پي بردند که ارتباط مثبتي بين «هوش فرهنگي انگيزشي و سازگاري شغلي » وجود دارد (جهانگردي ،١٣٧٨، ص ٤٣).
در اين راستا فرضيه هاي زير مدنظر است : فرضيه اصلي اول :بين هوش فرهنگي (و مولفه هاي آن ) و اعتماد سازماني اعضاي هيات علمي دانشگاه شيراز رابطه معني داري وجود دارد.
فرضيه اصلي دوم : بين هوش فرهنگي (و مولفه هاي آن ) و سازگاري شغلي اعضاي هيات علمي دانشگاه شيراز رابطه معني داري وجود دارد.
فرضيه اصلي دوم : بين هوش فرهنگي (و مولفه هاي آن ) و سازگاري شغلي اعضاي هيات علمي دانشگاه شيراز رابطه معني داري وجود دارد.
نتايج تحليل رگرسيون چندگانه براي پيش بيني سازگاري شغلي از (رجوع شود به تصویر صفحه) بحث و نتيجه گيري با توجه به يافته هاي پژوهش مشخص گرديد که بين مولفه هاي هوش فرهنگي (يعني : مولفه هاي فراشناختي ، انگيزشي ، شناختي ) و خود هوش فرهنگي با اعتماد سازماني همبستگي مثبت و معني دار وجود دارد.