چکیده:
نوشتار پیش رو، بازخوانی یکی از سخنرانی های بسیار ارزشمند و روشنگرانه امام خمینی1 در روز عید غدیر (دوم شهریورماه 1365/ هجدهم ذی الحجه 1406) است. ایشان در این سخنرانی به مساله و باور غلط «جدایی دین از سیاست» توجه کرده است. این مساله مشترک میان تمام مسلمانان با هر نوع گرایش مذهبی است. پس اگر پاسخی به این مساله مشترک داده شود، نه فقط ردیه ای بر باور غلط جدایی دین از سیاست است، بلکه عاملی برای ایجاد وحدت اسلامی خواهد بود. امام خمینی1 پاسخ مساله را در واقعه غدیر جستجو کرده است. ایشان بر مبنای دو مقوله «ولایت تکوینی» و «ولایت تشریعی»، نشان داده است که قضیه غدیر، قضیه «جعل حکومت» است، این است که قابل نصب است و الا مقامات معنوی، قابل نصب نیستند. بدین ترتیب، غدیر، هم «اصالت بخش» حکومت اسلامی است و هم بر خلاف عقیده رایج، «وحدت بخش» است
The present writing is a review of one of the most remarkable and illuminating speeches delivered by Imam Khomeni (may God’s peace be upon him) on the day of Ghadir (Shahriwar 2، 1365/ Dhu-l- Hijjah 18، 1406). In this speech، Imam Khomeini addresses the question of the false belief in the “separation between religion and politics”. This question is fairly common among all Muslims with various religious tendencies. If an answer is given to this common question، this will serve not only as a rejection of the false belief in the ‘separation between religion and politics’ but also as a cause for creating Islamic unity. Imam Khomeini has sought to find the answer in the event of Ghadir Khumm. Basing his argument on the two forms of guardianship (wilÁyah)، i.e. ontological guardianship and legislative (revealed) guardianship، Imam Khomeini has shown that the event of Ghadir means “setting up a government”.
That is why it can be set up. However، spiritual stations are not appointable. Thus، Ghadir gives the Islamic government ‘nobility’ and ‘unity’، though the latter is inconsistent with the common belief.
خلاصه ماشینی:
پس اگر پاسخی به این مسأله مشترک داده شود، نه فقط ردیهای بر باور غلط جدایی دین از سیاست است، بلکه عاملی برای ایجاد وحدت اسلامی خواهد بود.
پرسش اصالت از رهبران نظام نوین، مطالبه توجیه عقلانی برای اصالت و حجیت آن نظام را دارد؛ چنانکه امام خمینی1 به دنبال تأسیس نظام سیاسی مبتنی بر اصل ولایت مطلقه فقیه با چنین پرسشی درگیر بودند؛ زیرا ایشان در زمانهای حکومت اسلامی را تأسیس کردند که ذهنیتها از اصل جدایی دین از سیاست و اصالت حکومت غیر دینی پر شده است.
اکنون که روشن شد انحراف جدایی دین از سیاست، مسأله مشترک میان تمام مذاهب جهان اسلام است و هیچیک از پیروان مذاهب اسلامی از این باور غلط مصون نماندهاند، آیا پاسخ قاطعی برای آن وجود دارد؟ امام راحل، در بیاناتشان پاسخی مبتنی بر نصوص اسلامی به آن داده است.
اما چگونه ممکن است موضوعی که به ظاهر، میان فریقین درباره آن اختلاف و نزاع کلامی برقرار است، بتواند پاسخگوی این مسأله مشترک باشد؟ قطعا اگر غدیر پاسخگوی مسأله مشترک باشد، از سویی، حقیقت وحدتبخش آن آشکار میشود و از سوی دیگر، باور غلط جدایی دین از سیاست را باطل میکند.
هیچ لزومی ندارد که رسول الله9 ولایت معنوی علی7 را بر مسلمانان ابلاغ کند؛ زیرا نه آن حضرت به چنین ابلاغی نیاز داشت ـ مردم بدانند یا ندانند، امام علی7 مظهر اسم اعظم الله، انسان کامل است ـ و نه بدخواهان از آن جماعت که به ظاهر اسلام آورده بودند، در دل باور به این حقیقت داشتند.