چکیده:
تشکیل حکومت به عنوان نیاز دائمی جوامع انسانی، با توجه به تعلیمات اسلامی از دو جهت مقید گردیده است: اولا مراجعه به حکومت های غیر اسلامی در همه شوون، مشمول حکم حرمت است و ثانیا تشکیل حکومت اسلامی به عنوان یکی از اوامر خداوند متعال، خود دارای موضوعیت است. بنابراین، دو قید بر عموم مسلمانان واجب است تا جهت مقدمه سازی برای تشکیل حکومت اسلامی، زمینه های لازم جهت براندازی حکومت های غیر اسلامی را فراهم آورند. لذا بررسی راهکارهای پیش روی امت اسلامی جهت تحقق این امر، ضروری به نظر می رسد. بر این اساس، سوال اصلی پژوهش حاضر به بررسی وظایف مسلمانان در قبال حکومت های غیر اسلامی اختصاص می یابد. به نظر می رسد اولویت اصلی، در مقابله با حکومت های غیر اسلامی براندازی این حکومت ها بر اساس مراتب امر به معروف و نهی از منکر می باشد و در صورت عدم امکان براندازی حکومت های غیر اسلامی، تعامل در جهت اجرای هر چه بیشتر احکام اسلامی در عرصه اجتماعی معنا می یابد.
Given the Islamic teachings، the formation of a government as a constant need of human societies، has been qualified in two respects: first، referring to non-Islamic governments in all respects is subject to prohibition and، second، the formation of a government as one of the divine commands is itself relevant. Therefore، it is incumbent upon all Muslims to pave the ground for the formation of an Islamic government by toppling non-Islamic governments. To fulfill this، it seems necessary to study the strategies facing the Muslim community. Accordingly، the main question of this research is devoted to the study of duties Muslims have to undertake toward the non-Islamic governments. It seems that the major priority in confronting non-Islamic governments is determined in terms of the various stages of enjoining what is right and forbidding what is wrong. In case there is no possibility of toppling non-Islamic governments، interactions among members of the Muslim community for the further implementation of Islamic prescripts in the social arena take on an added importance.
خلاصه ماشینی:
از همین رو، سؤال اصلی این مقاله به این موضوع اختصاص مییابد که امت اسلامی برای انجام وظیفه خود در برابر حکومتهای غیر اسلامی چه راهکارهایی پیش رو دارند؟ و در همین راستا سؤالات فرعی که این مقاله بهدنبال پاسخگویی به آنها میباشد، عبارتند از حکم انقلاب و براندازی حکومتهای غیر اسلامی چیست؟ مبانی فقهی انقلاب و قیام علیه حکومتهای غیر اسلامی چیست؟ در فرض زمانی که امکان مقابله با حکومتهای غیر اسلامی به هر دلیلی؛ مثل عدم حضور مردم در حد کفایت، وجود ندارد، آیا وظیفه از دوش مردم ساقط میگردد یا آنکه باید برای اجرای احکام اجتماعی اسلام با استفاده از راهکارهای دیگری اقدام نمود؟ در همین راستا ابتدا به بیان معیار تمایز حکومتهای اسلامی و غیر اسلامی خواهیم پرداخت، سپس مفهوم انقلاب و مشروعیتزایی، مبنای فقهی و اقسام آن و بررسی حکم قیام مسلحانه علیه حکومتهای غیر اسلامی مطالعه میگردد و پس از آن مبحث همزیستی مسالمتآمیز با حکومتهای غیر اسلامی، اشکال آن و آثار تعامل مردم، تحت رهبری فقهای شیعه در طول تاریخ را بیان مینماییم.
با استناد به ادله و مبانی فوق، فقهاء، قیام علیه حاکم غیر اسلامی را واجب میدانند؛ چراکه عدم اقدام برای براندازی حاکم غیر اسلامی منجر به استقرار و دوام حاکمیت او میگردد و این امر، مورد نهی خداوند متعال قرار گرفته است و با احکام دینی؛ مانند وجوب امر به معروف و نهی از منکر، جهاد و وجوب تشکیل حکومت اسلامی در تعارض است و با استفاده از آنها حکم وجوب انقلاب بر عهده مسلمانان ثابت میگردد (کعبی، 1392، ص18).