چکیده:
حاکمیت و تسلط رسانهها بر نوع تفکر مخاطبان در دنیای کنونی امری رایج و متاسفانه پذیرفته شده است. در میان رسانههای فراگیر، تلویزیون از جایگاهی ممتاز برخوردار است و به دلیل ویژگیهای خاص، بر دیگر رسانهها غلبه یافته است. تلویزیون در کشور ما با تودة مخاطب، ارتباط وسیعی دارد و میتواند در دیدگاههای فرهنگی، سیاسی، فلسفی، اعتقادی، اقتصادی و... مردم تاثیر بگذارد. از این منظر تلویزیون عامل ارتباطی بسیار قوی، وسیع و عمیقی است. از طرف دیگر تلویزیون در زمینة زیبایی شناسی مخاطب و ارتقای سطح سلیقة او و ایفای نوعی نقش فرهنگی توان بالایی دارد. همچنین ارتباط تئاتر و تلویزیون از ابتدای پیدایش تلویزیون به شکل تعاملی و دوسویه وجود داشته که به شرط هدایت صحیح، میتواند به ایجاد همزیستی مسالمت آمیز میان این دو منجر شده و هر دو رسانه را منتفع کند. هرگاه این تعامل به درجة مطلوبی ارتقا یابد، هم تئاتر و هم تلویزیون به اهداف خود نزدیکتر میشوند. از طرف دیگر چون تئاتر میتواند به لحاظ عاطفی و فکری نیز تاثیر فراوانی بر مخاطب خود بگذارد، ظرفیت فراوانی برای بیان مسائل مختلف اجتماعی و سیاسی ایجاد میکند. تئاتر به زعم نگارنده، خود یک رسانه است و اتفاقا میتواند کامل ترین رسانه نیز باشد؛ زیرا
ویژگیهای منحصر به فرد و یگانهای به لحاظ تاثیرگذاری دارد.
پژوهش حاضر با در نظر گرفتن ویژگیهای دو رسانة تلویزیون و تئاتر بر روی خصیصة فرهنگی این دو رسانه متمرکز شده است و سعی دارد تاثیرگذاری تلویزیون بر توسعة تئاتر را بررسی کند. تعامل، تاثیر و تاثر متقابل و مقایسه میان این دو رسانه نیز مبحثی است که به موازات بحث اصلی در این تحقیق دنبال شده است. بدیهی است هدف ثانویه از انجام پژوهشهایی از این دست، تلاش برای یافتن راهکارها و راهحلهای فرهنگی برای ارتقا و توسعة فرهنگی جامعه است. زیرا تقویت و پرداختن به هنر/ رسانه تئاتر بهدلیل ظرفیتها و ویژگیهایی که دارد ما را در دستیابی به توسعة فرهنگی یاری میرساند.حاکمیت و تسلط رسانه ها بر نوع تفکر مخاطبان در دنیای کنونی امری رایج و متاسفانه پذیرفته شده است . در میان رسانه های فراگیر، تلویزیون از جایگاهی ممتـاز برخـوردار است و به دلیل ویژگی های خاص ، بر دیگر رسانه ها غلبـه یافتـه اسـت . تلویزیـون در کشور ما با تودة مخاطب ، ارتباط وسیعی دارد و می توانـد در دیـدگاه هـای فرهنگـی ، سیاسی ، فلسفی ، اعتقادی ، اقتصادی و... مردم تاثیر بگذارد. از این منظر تلویزیون عامل ارتباطی بسیار قوی ، وسیع و عمیقی است . از طرف دیگر تلویزیـون در زمینـه زیبـایی شناسی مخاطب و ارتقای سطح سلیقه او و ایفای نوعی نقش فرهنگی توان بالایی دارد. همچنین ارتباط تئاتر و تلویزیون از ابتدای پیدایش تلویزیون به شکل تعاملی و دوسویه وجود داشته که به شرط هدایت صحیح ، می تواند به ایجاد همزیستی مسالمت آمیز میان این دو منجر شده و هر دو رسانه را منتفع کند. هرگاه این تعامل به درجه مطلوبی ارتقا یابد، هم تئاتر و هم تلویزیون به اهداف خود نزدیکتر می شوند. از طـرف دیگـر چـون تئاتر می تواند به لحاظ عاطفی و فکری نیز تاثیر فراوانـی بـر مخاطـب خـود بگـذارد، ظرفیت فراوانی برای بیان مسائل مختلف اجتماعی و سیاسی ایجاد می کند. تئاتر به زعم نگارنده ، خود یک رسانه است و اتفاقا می تواند کامل تـرین رسـانه نیـز باشـد؛ زیـرا ویژگی های منحصر به فرد و یگانه ای به لحاظ تاثیرگذاری دارد. پژوهش حاضر با در نظر گرفتن ویژگـی هـای دو رسـانه تلویزیـون و تئـاتر بـر روی خصیصه فرهنگی این دو رسانه متمرکز شده است و سعی دارد تاثیرگذاری تلویزیون بر توسعه تئاتر را بررسی کند. تعامل ، تاثیر و تاثر متقابل و مقایسه میان این دو رسانه نیـز مبحثی است که به موازات بحث اصلی در این تحقیق دنبال شده است . بـدیهی اسـت هدف ثانویه از انجام پژوهش هـایی از ایـن دسـت ، تـلاش بـرای یـافتن راهکارهـا و راه حل های فرهنگی برای ارتقا و توسعه فرهنگی جامعه است . زیرا تقویت و پـرداختن به هنر/ رسانه تئاتر به دلیل ظرفیتها و ویژگیهایی که دارد ما را در دسـتیابی بـه توسـعه فرهنگی یاری می رساند
خلاصه ماشینی:
"٧. توسط مدیریت سیما قوانینی بـرای توسـعۀ تئـاتر درنظرگرفتـه شـود ماننـد: قـانون تسلسل مناسب (از هر کسی کار متناسب با حرفه و تخصص اش بخواهیم ، نه کمتـر و نه بیشتر)؛ قانون وابستگی مناسب (با برنامه های موردنظر و جالب برای مخاطـب باید او را جذب و وابسته کنیم )؛ قانون سازگاری و سازشی دستگاهها (ایـن قـانون می سنجد که برنامه های مختلف در یک زمینه مثل تئـاتر آیـا تـوان تأثیرگـذاری بـر یکدیگر، مکمل هم بودن و در نهایت به صورت مؤثر و هماهنـگ عمـل کـردن را دارد یا نه )؛ قانون عملی و قابل استفاده بودن (انتخاب اجزا بایـد آنچنـان باشـد کـه سیستم بتواند به راحتی و بدون تحمل فشار از آن اسـتفاده مفیـد و عملـی بکنـد)؛ قانون اقتصادی توانایی استفاده از علوم و تئوری ، توان برقراری ارتباط با مخاطب و فعال سازی مخاطب (مدیران باید فایدة تئاتر را به عنوان یک برنامه سرگرم کننـده و در عین حال فرهنگ ساز بدانند.
حال با توجه به اینکه تئاتر امروزه شکل بسیار پیشرفته تری از گذشته نیز بـه خـود گرفته و نیز می تواند گویای مسائل روز و مورد پسند مخاطب خاص و عـام باشـد، می توان در کنار حجم وسیع پرداختن به فوتبال که در اغلب مواقع به طـور زنـده و با منتفی کردن برنامه های روتین از شبکه ها پخش می شود، تا اندازه ای هـم بـه ایـن هنر اصیل بپردازیم که هم عمق نگرش افـراد را بیشـتر مـی کنـد و هـم فرهنگـی و فرهنگ ساز اسـت ."