چکیده:
آیه اوالامر (نسا) (4) : 59 ) از راهبردیترین آی ات قر آن است که امکان تفس یرموضوعی اجتهادی آن در راستای بسط عرصه سیاست دین شناخت وجود دارد. دو رهیافت در میان عالمان و تفاسیر شیعی نسبت به تفسیر آن به چشم میآی د: تفسیر
نخست که قدمت و غلبه بیشتری دارد، با استدلال به اطلاق اطاعت اولوالامر معتقد به
انحصار آن به معصومان است. رهیافت دیگر که مقاله درصدد تقو یت آن است ، نگرش
نخست را ناظر به تقابل تاریخی مفسران عامه و خاصه دانسته و از امکان عمومیت آیه
نسبت به حاکمان شرعی عادل از دیدگاه شیعه سخن میگوید. از این منظر روایات وارده
نسبت به ائمه بیانگر مصادیق تام و تمام آن است و عمومیت آن را نسبت به منصوبان
رسول و معصوم نفی نمیکنند. همچنین در تفسیر آیه 83 سوره نساء که بس یار شب یه و
همافق آیه 59 نساء است، اکثر مفسران از آن انحصار اولوالامر به معصومان را برداشت
نکرده اند؛ در حالی که متناظر با آیه 59 نساء است. این دلایل به همراه دلا یل نقضی و
حلی دیگر که در مقاله آمده است، میتواند به تحکیم رهیافت دوم بینجامد . البته ورود
غیر معصوم به عنوان اولوالامر به معنای اطلاق اطاعت از حکومتهای شرعی غیر معصوم
تلقی نمیشود.
خلاصه ماشینی:
"تأملی در صورتبندی دلالتهای سیاسی آیه«اولوالامر» با تأکید بر تفاسیر معاصر شیعه 35 چکیده آیه اولوالامر(نساء(4): 59) از راهبردیترین آیات قرآن است که امکان تفسیر موضوعی ـ اجتهادی آن در راستای بسط عرصه سیاست دین شناخت وجود دارد.
«انوار درخشان»، اولوالامر را اسم جمع به معنای صاحبان نظر و رأی (فرمانروایان) بر جامعه بشر که از سوی خداوند تعیین شدهاند، قلمداد کرده است؛ چون اولوالامر عطف بر اطیعوا الرسول شده تالی تلو رسول است و آیه به عصمت آنان شهادت داده است (حسینی همدانی، 1404ق، ج4، ص93).
مکارم شیرازی در تفسیر نمونه نیز در پاسخ به پرسشی که میپرسد اولوالامر در زمان پیامبر وجود نداشته، در این صورت چگونه فرمان به اطاعت از وی داده شده است، بر آن است که پیامبر دو منصب داشت، یکی منصب رسالت که در آیه به عنوان «اطیعوالرسول» یاد شده و دیگری منصب «رهبری و زمامداری امت اسلامی» که قرآن به عنوان اولوالامر از آن یاد کرده است (مکارم شیرازی، 1374، ج3، ص441).
مروری بر نظریه عدم انحصار اولوالامر به معصوم دسته دیگری از تفاسیر و مفسران یا کسانی که به تفسیر آیه پرداختهاند، برآنند که آیه بطور قطع دلالت بر معصومان دارد، اما متوقف بر آنان نیست و بر منصوبان معصومان بطور سلسله مراتبی و تشکیکی نیز دلالت دارد.
معتقدند این استدلال که چون اطاعت رسول واجب است و او معصوم است، اولوالامر نیز باید معصوم باشند، ناتمام است؛ زیرا اساسا اطاعت لزوما دائرمدار عصمت نیست؛ اگرچه مصداق تام و تمام آن معصومان هستند."