چکیده:
هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر سیاست سرمایه در گردش بر ریسک سقوط قیمت سهام در فاصله زمانی 1388 تا 1392 می باشد. برای بررسی فرضیات پژوهش از رگرسیون لجستیک و ضریب همبستگی و نیز آزمون t و تجزیه تحلیل داده ها و آزمون فرضیات تحقیق از نرم افزار EVIEWS استفاده شده است. نتیجه گیری: نتایج حاکی از این است که مدیریت شرکت می تواند با به کارگیری استراتژی های گوناگون در رابطه با سرمایه در گردش، میزان نقدینگی شرکت را تحت تاثیر قرار دهد و این استراتژی ها می تواند بر میزان ریسک و بازده شرکت ها و در نتیجه احتمال سقوط سهام تاثیر گذار باشد؛ لذا وجود دانش و تجربه سرمایه گذاری نزد سرمایه گذاران موجب می گردد که آن ها ارتباط میان ریسک و بازده را بهتر درک کرده و تصمیمات درست تری اخذ نمایند.
خلاصه ماشینی:
در اینجا ضریب تعیین مدل شرکتهای هموار ساز 59 درصد و ضریب تعیین مدل شرکتهای غیرهموار ساز 35 درصد میباشد بنابراین فرض H0 رد میشود یعنی رابطه بین سیاست سرمایه در گردش محافظه کارانه با ریسک سقوط قیمت سهام در شرکتهای هموارساز و غیر هموارساز متفاوت است ودر نتیجه طبق نتایج به دست آمده فرضیه سوم پذیرفته میشود.
در اینجا ضریب تعیین مدل شرکتهای با اهرم مالی بالا 47 درصد و ضریب تعیین مدل شرکتهای با اهرم مالی پایین 52 درصد میباشد یعنی رابطه بین سیاست سرمایه در گردش متهورانه با ریسک سقوط قیمت سهام در شرکتهای با اهرم مالی بالا و اهرم مالی پایین متفاوت است ودر نتیجه طبق نتایج به دست آمده فرضیه چهارم پذیرفته میشود.
در اینجا ضریب تعیین مدل شرکتهای با اهرم مالی بالا 47 درصد و ضریب تعیین مدل شرکتهای با اهرم مالی پایین 48 درصد میباشد یعنی رابطه بین سیاست سرمایه در گردش میانه رو با ریسک سقوط قیمت سهام در شرکتهای مالی با اهرم بالا و اهرم مالی پایین متفاوت است و در نتیجه طبق نتایج به دست آمده فرضیه پنجم پذیرفته میشود.
در اینجا ضریب تعیین مدل شرکتهای با اهرم مالی بالا 46 درصد و ضریب تعیین مدل شرکتهای با اهرم مالی پایین 47 درصد میباشد یعنی رابطه بین سیاست سرمایه در گردش محافظه کارانه با ریسک سقوط قیمت سهام در شرکتهای مالی با اهرم بالا و اهرم مالی پایین متفاوت است ودر نتیجه طبق نتایج به دست آمده فرضیه ششم پذیرفته میشود.