چکیده:
قرن حاضر که به عصر ارتباطات و تعامل بیشتر میان فرهنگهای جهانی معروف شده، با نظریهای بهنام «جنگ تمدنها» روبهرو شده است. در مقابل، اسلام بر سلم و دوستی و همگرایی و تعامل سازندۀ فرهنگها و در کنار آن، دعوت دیگر فرهنگها به معارف خود تأکید کرده است. با توجه به اینکه راهبرد اسلامی در آغاز ارتباطات، «ارتباط سلامْآغاز» است، پرسش این است که حکم فقهی سلام کردن بر غیرمسلمان چیست؟ مشهور فقیهان شیعه سلام کردن بر غیرمسلمانان را مکروه دانسته و برخی نیز معتقدند حرام است؛ برخی نیز آن را درصورت تأثیر مثبت در جذب غیرمسلمانان مجاز دانستهاند.
پژوهش فرارو به نقد ادلۀ این سه دسته پرداخته و با الهام از نصوص، بهویژه آیات قرآن، و طبق روشهای استنباطی، ادلۀ ایشان را مخدوش دانسته است. این پژوهه در پایان به این نتیجه رسیده که براساس تحلیل درونی موثقۀ موردِاستناد معتقدان به حرمت، دلالت عموم آیۀ مبارکۀ 8 سورۀ ممتحنه و نیز بسیاری از عمومات و اطلاقات قرآنی و روایی دیگر، روایات ناظر به نهی، مخصوص کافران حربی است؛ پس دلیلی بر تعمیم آن به هر غیرمسلمانی وجود ندارد. از اینرو، سلام کردن به همۀ انسانها بهجز کافران حربی امری ستوده است.
یجابه قرننا الحالی الذی اشتهر بأ نه عصر الاتصالات والتفاعل الواسع بین الثقافات العالمیة
ظاهرة بائسة هی ظاهرة صراع الحضارات.
وفی مقابل ذلک یؤکد الإسلام علی السلام والصداقة والانسجام والتفاعل البناء بین الثقافات،
کما یؤکد إلی جانب ذلک علی مخاطبة باقی الثقافات والحوار معها ودعوتها إلی معارفه.
ولما کانت التعالیم الإسلامیة تؤکد علی ابتداء العلاقة بالتواصل من خلال السلام وإلقاء التحیة،
فهنا یبرز التساؤل عن حکم الفقه فی مسألة تحیة غیر المسلمین.
والمشهور لدی فقهاء الشیعة هو کراهة السلام علی غیر المسلمین، فی حین یعتقد البعض
بحرمة ذلک، وهناک أیضا من أجاز ذلک إذا کان له تأثیر إیجابی فی جذب هؤلاء الناس.
والبحث الحالی یتناول بالنقد أدلة هذه الفئات الثلاث، ویؤشر نقاط ضعفها من خلال استلهام
آیات القرآن واتباع المناهج الاستنباطیة، لیصل إلی نتیجة مفادها أ نه استنادا إلی التحلیل الداخلی
للموثقة التی یستند إلیها المعتقدون بالحرمة، وبناء علی دلالة عموم الآیة الثامنة المبارکة من سورة
الممتحنة، مضافا إلی العدید من العمومات والإطلاقات القرآ خری، فإن النهی الواردانیة والروائیة الأ
فی الروایات إنما هو خاص بالکفار الحربیین، ولا دلیل علی تعمیم هذا النهی لکل غیر المسلمین.
مور المحمودة وهکذا فتحیة جمیع الناس سوی الکفار الحربیین هو من الأ .
The present century which is known as the period of communication and interaction among world cultures، has faced with an evil theory called "the clash of civilizations". In contrast، Islam has emphasized on peace، friendship، convergence، constructive interaction of cultures along with inviting other cultures to its doctrines. Given that، the Islamic strategy at the beginning of communication is "the communication of initiating the greetings"، the question is: what is the jurisprudential law of saying hello to non - Muslim? The well-known jurists have regarded saying hello to non - Muslims as Makruh (detestable)، and some of them believe that it is Harram (forbidden); also some of them have considered it permissible in the event of its positive influence on making them convert to Islam.
This study deals with the critique of the arguments in these three groups; and through Islamic texts' inspiration such as the Quran verses and based on inferential methods، has considered their evidence as null and void. This study has concluded that according to the internal analysis of reliable hadith attributed to the believers in Taboo and، and the reason for generality of the verse 8 / Momtahena، and many Quranic generalities and absoluteness، the narrations governing on prohibition is special for Kafir Harbi (the belligerent infidel); Therefore، there is no reason to generate it for non – Muslims. Thus، saying hello to all the human beings other than Kafir Harbi is a praiseworthy job.
خلاصه ماشینی:
با توجه به اینکه راهبرد اسلامی در آغاز ارتباطات، «ارتباط سلامآغاز» است، پرسش این است که حکم فقهی سلام کردن بر غیرمسلمان چیست؟ مشهور فقیهان شیعه سلام کردن بر غیرمسلمانان را مکروه دانسته و برخی نیز معتقدند حرام است؛ برخی نیز آن را درصورت تأثیر مثبت در جذب غیرمسلمانان مجاز دانستهاند.
باورمندان به اندیشۀ غیرمشهور بسیاری از فقیهان متأخر و متأخرالمتأخر بر این باورند که سلام کردن ابتدایی بر اهلکتاب حرام است؛ چون روایاتی هست که در آنها از این کار نهی شده است (علامه حلی، 1414ق: ج9، ص24؛ محقق قمی، 1417ق: ج3، ص237؛ نراقی، 1415ق: ج7، ص74؛ کاشفالغطاء، 1422ق: ج3، ص425؛ محمدباقر سبزواری، 1247ق: ج2، ص365؛ بحرانی، 1405ق: ج9، ص85؛ مازندرانی، 1382ق: ج11، ص100).
روایات مستند این اندیشه نیز بهشرح زیر است: روایت نخست: محمد بن یحیی عن أحمد بن محمد بن عیسی عن محمد بن یحیی عن غیاث بن إبراهیم عن أبیعبد الله7 قال: قال أمیر المؤمنین7: «لاتبدءوا أهل الکتاب بالتسلیم و إذا سلموا علیکم فقولوا و علیکم» (کلینی، 1407ق: ج2، ص648).
دوم آنکه، تعلیل ذیل صحیحه شاهد بر این است که هیچ مانعی برای سلام بر اهلکتاب نیست، زیرا دعایی بیفایده در حق آنان است (خوئی، 1410ق: ج1، ص399؛ همو، 1418ق: ج15، ص484؛ تبریزی، 1426ق: ج1، ص412؛ وحید خراسانی، 1428ق: ج2، ص451) روایتی نیز وجود دارد که میتواند تأیید این مدعا باشد: فی کتاب محمد بن مثنی الحضرمی، عن جعفر بن محمد بن شریح الحضرمی عن ذریح المحاربی عن أبی عبد الله7 قال: سألته عن التسلیم علی الیهودی و النصرانی و الرد علیهم فی الکتب فکره ذلک کله.