چکیده:
پس از ارائه و انتشار فتوای رهبر جمهوری اسلامی ایران، آیهالله خامنه ای، پیرامون حرمت بکارگیری سلاح هسته ای، چرایی ممنوعیت استفاده از این سلاح از منظر شرع و فقه اسلامی در بعدی فراتر از ابعاد سیاسی و امنیتی، مطمح نظر قرار گرفت. فتوای مزبور در برخی محافل سیاست گذار و تصمیم ساز غربی با تردید در کارآیی عملی و در مقابل، در پاره ای از محافل فقهی داخلی با تردید در مبانی شرعی مواجه گشت. بر این اساس، محافل مغرب زمین، فتوای مزبور را حکمی تقیه ای و اضطراری پنداشته و از این حیث آن را فاقد ضمانت اجرای لازم برآورد نمودند و برخی محافل داخلی، فتوای مزبور را سازگار با ادله شرعی ندانسته و اصالت فقهی آن را رد کردند.
ارزیابی هر دو پندار فوق منوط به تشخیص نظریه مبنایی نظام حقوقی اسلام پیرامون ضوابط استفاده از سلاح ها و عملیات جنگی می باشد. نظریه مزبور، در مقاله پیش رو با عنوان نظریه تابعیت معرفی و ادله شرعی و بنیان های فقهی آن مورد واکاوی قرار می گیرد. با تبیین این نظریه، سازگاری کامل فتوای رهبری با مبانی فقهی و نظام اندیشگی اسلام روشن شده و ضعف هر دو پندار فوق به منصه ظهور خواهد رسید.
خلاصه ماشینی:
ریشهیابی و توجیه قاعده «جواز استفاده از هرگونه ابزار منتج به پیروزی» بر مبنای نظریه تابعیت سؤالی که باید مطمح نظر قرار گیرد، آن است که اگر نظریه تابعیت بهصورت ارتکازی در ذهن فقیهان وجود داشته است، چگونه قاعدهای در فقه شیعه استوار گشت که استفاده از هر شیوه عملیاتی و هر سلاحی که منجر به پیروزی در جنگ شود را جایز قلمداد کرده است؟ (محقق حلی، 1408ق، ج1، ص283-282؛ علامه حلی، 1413ق، ج1، ص485).
حال آیا میتوان این عبارات را به سلاحی چون سلاح هستهای تسری داد که اولا قتل عام انبوهی از انسانهای بیگناه و انهدام تمام آثار محیطی از خصایص آن است و ثانیا به هیچ صورت توان تفکیک نظامیان از غیر نظامیان را ندارد و ثالثا کشتار غیر نظامیان در صورت استفاده از آن یقینی و غیر قابل تردید است؟ توجه به فروضی که در موضوع تترس مورد بررسی فقیهان قرار میگیرد، قدرت تخریبی و کشتاری سلاحهای مد نظر ایشان را روشن میسازد.
نوع چینش واژگان در این عبارت که عمده فقیهان، قاعده مزبور و مصادیق آن را با همین ادبیات بیان کردهاند، ظهور عیانی دارد بر اینکه نظامیان ساختار عمده و اصلی جمعیتی که مورد نشانهگیری قرار میگیرد را تشکیل میدهند و در مقابل، غیر نظامیان اقلیتی اندک و محدود در بین آنان محسوب میشوند که در اثر عدم توانایی نسبت به تمییزنهادن میان این دو گروه، احتمال آسیب آنان نیز وجود دارد.