چکیده:
مساله اصلی تحقیق حاضر این است که بنیادهای هستی شناختی صدرایی چه نقش و تاثیری در تحلیل حکومت دینی، به عنوان یکی از مباحث مهم فلسفه سیاسی اسلامی دارند؟ برای پاسخ به این سوال ابتدا با استفاده از روش توصیفی به چهار مساله مهم از مبانی هستی شناختی صدرایی پرداخته ایم و سپس از روش توصیفی تحلیلی، نقش آن مبانی در تبیین و تشریح حکومت دینی از نگاه صدرا را بررسی کرده ایم. یافته های این پژوهش نشان می دهد اصولی چون ذومراتب بودن هستی، غایت مندی نظام هستی، تضاد و تزاحم در عالم ماده و همچنین حرکت جوهری و تغییر تدریجی در عالم ماده، تاثیری مستقیم بر مباحث فلسفه سیاسی صدرایی از جمله مساله حکومت دینی دارد. بر اساس این مبانی، می توان تصویری تشکیکی و ذومراتب از حکومت دینی ترسیم کرد که از حکومت انبیا تا حکومت عالمان و مجتهدان را شامل می شود.
خلاصه ماشینی:
(iv) صدرالمتألهین در کتاب «الشواهد الربوبیه» سیر بحث خود در زمینه ضرورت بعثت انبیا و شایستگی آنها برای تشکیل حکومت دینی را با اشاره به مقامات و مراتب انسان که متناظر با عوالم مختلف هستی؛ یعنی حس و خیال و عقل است، آغاز میکند.
(x) صدرالمتألهین از طرفی انسان را مدنی بالطبع دانسته (شیرازی، ص488؛ همو، 1360، ص359) و جوامع انسانی را نیازمند قانون میداند و چنین قانونی از نظر او همان شرع مقدس است و از طرف دیگر معتقد است که سیر تکاملی انسان به سمت عالم عقل و غایت نهایی، از نشئه دنیا آغاز میشود و طی این مسیر طولانی با مرکب بدن است و تعلق نفس به بدن از ضروریات امر معاد و انقطاع الی الله است.
(vi) از نگاه ملاصدرا هدف از بعثت انبیا و استقرار حاکمیت دینی و اجرای قوانین شرع نیز راهنمایی و بسترسازی برای همین حرکت جوهری و تدریجی و نفسانی از درون حیات دنیوی و اجتماعی به سمت همان اهداف عالی و دستگیری از نفوس انسانی برای عبور از نشئات حسی و خیالی و ورود به عالم عقل و معرفت الهی است.
نفس انسانی نیز دارای نشئاتی مطابق همین عوالم است و برای رسیدن به کمال نهایی و غایت مطلوب خود که همان ذات و صفات و اسمای باری تعالی است، باید با تغییر تدریجی از نقص وجودی به کمال وجودی و با مرکب بدن و در بستر حیات اجتماعی و رفع موانع و تزاحمات، از این عوالم سهگانه عبور نماید.