چکیده:
امروزه سازمانهای تولیدی و خدماتی در شرایط محیطی تغییر و تحول زندگی میکنند و شرایط اقتصادی، بازرگانی، فرهنگی، اجتماعی، و سیاسی محیط بر عملکرد آنها تاثیر میگذارد. تهدیدهای محیطی، حیات و بقای سازمانها را تهدید میکند و سازمانها تنها با برنامهریزی استراتژیک و آمادگی استراتژیک میتوانند بر این بحرانها فائق آیند. پژوهشهای گذشته نشان میدهد که عوامل متعددی بر آمادگی استراتژیک تاثیر میگذارند، اما این که چابکی سازمانی و بهداشت روانی کارکنان تا چه حد آن را تحتالشعاع قرار میدهد، چندان مورد توجه قرار نگرفته است. پژوهش حاضر این ادعا را مورد آزمون قرار میدهد که افزایش چابکی سازمانی و بهداشت روانی کارکنان باعث افزایش آمادگی استراتژیک در بحرانها میشود. نتایج این پژوهش بر تایید صحت این فرضیه صحه گذاشته است. جامعه آماری پژوهش حاضر عبارت است از کارکنان و کارشناسان صف بیمارستانهای تهران که به دو بخش خصوصی و دولتی قابل تقسیم میباشند. دادهها توسط پرسشنامه جمعآوری گردیده و امتیازات کسب شده به کمک نرمافزار SPSS تحلیل شده است. نتایج حاصل از بررسی متغیرها، شاخصها و نیز رابطه بین متغیر مستقل و وابسته، بیانگر وجود رابطه بین چابکی سازمانی و بهداشت روانی کارکنان با آمادگی استراتژیک برای مقابله با بحران میباشد. با توجه به این که پژوهش حاضر برای اولین بار در حوزه بیمارستانهای ایران بهبررسی عوامل موثر در آمادگی استراتژیک برای مدیریت بحران پرداخته، در نوع خود بینظیر بوده و میتوان آنرا جزء نوآوری در تحقیق بهشمار آورد.
خلاصه ماشینی:
پژوهش هاي گذشته نشان ميدهد که عوامل متعددي بر آمادگي استراتژيک تأثير ميگذارند، اما اين که چابکي سازماني و بهداشت رواني کارکنان تا چه حد آن را تحت الشعاع قرار ميدهد، چندان مورد توجه قرار نگرفته است .
براي آزمون فرضيه شماره ١ ميتوان معادله زير را مورد توجه قرار داد: (حدود خطا) e+ (چابکي سازمان ) f = آمادگي استراتژيک براي مقابله با بحران جدول شماره ٤ به بررسي وضعيت رابطه بين متغيرهاي فوق الذکر پرداخته شده است .
براي آزمون فرضيه شماره ٣ ميتوان معادله زير را مورد توجه قرار داد: (حدود خطا) e+ (بهداشت رواني کارکنان ) f = آمادگي استراتژيک براي مقابله با بحران جدول شماره ٨ به بررسي وضعيت رابطه بين متغيرهاي فوق الذکر پرداخته است .
تحليل آماري رابطه بين متغيرهاي مربوط به فرضيه شماره ٣ (به تصویر صفحه رجوع شود) بنابراين با توجه به نتيجه حاصل ميتوان گفت "هر چه بهداشت رواني کارکنان سازمان بالاتر باشد، آمادگي استراتژيک سازمان براي مقابله با بحران بالاتر است ".
مقايسه بيمارستان هاي خصوصي و دولتي مورد بررسي از حيث چابکي سازمان ، ميزان آمادگي براي مقابله با بحران هاي بالقوه و بهداشت رواني کارکنان (به تصویر صفحه رجوع شود) ١٠٧/٩٣ دولتي ١٢٠ 0/80 3/35 با توجه به نتيجه آزمون به عمل آمده ميتوان گفت که بين نظرات کارکنان بيمارستان هاي بخش خصوصي و دولتي تفاوت معناداري وجود دارد.
در اين راستا سه مؤلفه "چابکي سازماني" "بهداشت رواني کارکنان "، و "ميزان آمادگي براي مقابله با بحران هاي بالقوه " تحت عنوان متغيرهاي پژوهش در قالب سه فرضيه مورد بررسي قرار گرفتند.