چکیده:
شفقت ورزی یکی از مفاهیم نوپا در روانشناسی است که موجب گسترش دانش در زمینه سلامت روان و روابط بی فردی شده است. شفقت به طور کلی یک سازه چندبعدی و دارای چهار جنبه اصلی شناختی، هیجانی، اندیشناکی و انگیزشی است. در این مقاله با مرور برخی از مهم ترین آثار منتشر شده در حوزه شفقت ورزی به ویژه شفقت به خود، سعی شده است دیدگاهی کلی راجع به نقش شفقت ورزی در امنیت جامعه ارائه گردد. در رابطه با نقش وراثت و تربیت، ویژگی انطباقی بودن و تحول شفقت ورزی طی دوران رشد و رابطه آن با سبک های دلبستگی مورد بحث و تایید قرار گرفته است. همچنین همبستگی شفقت با همدلی و انسان دوستی، و تضاد آن با رفتارهای ضداجتماعی بر پایه یافته های پژوهشی تبیین شده و در نهایت به موانع و مقاومت ها در برابر تجربه شفقت نیز به طور مختصر اشاره گردیده است.
Compassion is a new emerging construction which has increased the knowledge of mental health and interpersonal relationships. Generally compassion is a multidimentional construct including four key components: cognition, affection, being concerned, and motivation. This paper offers a comprehensive perspective on the role that compassion plays in social security by reviewing some of the essential tracts in the literature. On the role of inheritance and cultivation, being an adaptive trait, development of compassion through life stages and its relationship with attachment styles were discussed. Correlations between compassion, empathy and altruism, and its opposision with criminality and antisocial behaviors were specified based on research results. Finally blocks and resistances against being compassionate were briefly addressed.
خلاصه ماشینی:
شفقت ورزي، وراثت و تربيت 1 Baker & McNulty 2 Raes 3 Feldman, & Kuyken 4 Hsieh, Dejitterat 5 Wispe در حال حاضر پژوهش ها در اين مورد به اتفاق نظر رسيده اند که شفقت ورزي را مي توان به انسان آموزش داد و با اين آموزش تغييرات نوروني در سيستم عصبي افراد ايجاد کرد (ونگ ، و 1 همکاران ، ٢٠١٣) و نيز مي توان شفقت ورزي را به مولفه هايي کاملا عيني، قابل سنجش و قابل آموزش تجزيه کرده و در بافت باليني در جهت درمان مشکلات بين فردي و رفتارهاي ضداجتماعي از آن بهره برد (گيلبرت ،٢ ٢٠١٥).
گرچه رفتار مشفقانه در جامعه و افراد به کرات مشاهده مي شود اما نمي توان گفت آنچه که رخ مي دهد الزاما يک شفقت اصيل است و با خود امنيت و صلح به همراه خواهد داشت ، بلکه طيفي از انگيزه ها وراي اين رفتارها وجود دارد که خودمحورانه ترين آنان فروکش کردن اضطراب و ناامني هاي دروني خود فرد است ، بدون دغدغه اصيل نسبت به نياز واقعي ديگران و رنج آن ها.
از آن جا که طبق تعاريف ، لمس مشفقانه رنج ديگران مولفه ي اول شفقت 1 Welp, Brown 2 Salazar 3 Pommier 4 Beresford است ، فرد شفقت ورز بايد ظرفيت پذيرش و تنظيم اين احساسات را در خود داشته باشد و بتواند هيجانات دردآور خود را تحمل کند تا بتواند در جهت تسکين آن برنامه ريزي کرده و اقدامي معقول انجام دهد.
فاکس ٤(٢٠٠٦) نشان داده است که شفقت ورزي، به ويژه در آموزش هاي اخلاقي کودکان مي تواند به درمان مشکل خشونت و بي 1 Morley, Terranova, Cunningham, & Kraft 2 Gini, Pozzoli, & Hauser 3 Yarnell 4 Fox رحمي در جامعه کمک کند.