چکیده:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین میزان استفاده از فناوریهای نوین ارتباطی(ماهواره، اینترنت و شبکههای اجتماعی مجازی) بر نگرش دانشجویان به دوستی با جنس مخالف قبل از ازدواج در چارچوبهای «اثرات کاشت» گربنر ، «اثرات پیامدهای» ویندال انجام گرفت. روش تحقیق حاضر همبستگی بوده و داده ها با استفاده از پرسشنامه از بین دانشجویان دختر و پسر دانشگاههای دولتی، پیام نور، آزاد اسلامی و علوم پزشکی شهر اراک که به شیوه نمونه گیری طبقهای نامتناسب انتخاب شده بودند، جمع آوری شد. به منظور تحلیل دادهها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون سلسلهمراتبی استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون سلسلهمراتبی نشان داد از بین متغیرهای تحقیق استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی و ماهواره بعد از کنترل جنس، اعتقادات دینی، و میزان ارتباط والدین با فرزندان توانستهاند 26 درصد از تغییرات نگرش به دوستی با جنس مخالف را تبیین نمایند. همچنین بین استفاده از اینترنت و نگرش به دوستی با جنس مخالف رابطۀ معناداری مشاهده نشد. از بین متغیرهای کنترل، جنس و اعتقادات دینی بهگونهای معنادار قادر به پیشبینی نگرش به دوستی با جنس مخالف بود. در مجموع میتوان گفت، استفاده از ماهواره، استفاده از شبکههای مجازی، جنس و اعتقادات دینی توانستهاند 62 درصد از تغییرات متغیر وابسته را در جامعۀ آماری تحقیق پیشبینی نمایند.
The purpose of this study is to investigate the relation of the use of modern communication technologies (satellite, Internet, and virtual social networks) on students' attitude toward the friendship with the opposite sex before marriage in the context of the "Cultivation effects" frameworks, "effects of consequences". The method of this study was correlation and data were collected by using a questionnaire from male and female students of state universities, Payame Noor, Islamic Azad University and Arak Medical Sciences University, which were selected by inappropriate Stratified sampling method. Pearson correlation coefficient and hierarchical regression were used to analyze the data. The results of the hierarchical regression analysis showed that among the research variables, using virtual and satellite social networks after sex control, religious beliefs, and the relationship between parents and their children, 26% of the changes in the attitude towards friendship with the opposite sex can be explained. Also, there was no significant relationship between the use of the Internet and the attitude toward the friendship with the opposite sex. Among the variables of control, gender, and religious beliefs, they significantly related the attitude toward the friendship with the opposite sex. In general, the use of satellite, the use of virtual networks, gender, and religious beliefs have been able to explain 62 percent of the variation of the dependent variable in the statistical population of the research.
خلاصه ماشینی:
نتايج حاصل از تحليل رگرسيون سلسله مراتبي نشان داد از بين متغيرهاي تحقيق استفاده از شبکه هاي اجتماعي مجازي و ماهواره بعد از کنترل جنس ، اعتقادات ديني و ميزان ارتباط والدين با فرزندان توانسته اند ٢٦ درصد از تغييرات نگرش به دوستي با جنس مخالف را تبيين نمايند.
بنابراين ، با توجه به ديدگاههاي بيانشده و آمار موجود مبني بر استفاده بالاي نوجوانان و جوانان ايراني از وسايل ارتباطجمعي جديد (بيچرانلو، ٦٣:١٣٩٥)، اين سؤال مطرح ميشود که آيا هجمه بالاي شبکه هاي ارتباطي و اطلاعاتي ميتواند نگرش دانشجويان را به عنوان قشر تحصيل کرده يک جامعه نسبت به موضوع دوستيهاي قبل از ازدواج تغيير دهد؟ آيا متغيرهاي محدودکنندهاي که محققان بيان ميکنند (مانند تحصيلات، اعتقادات ديني و...
Intra-individual characteristic فرضيه هاي پژوهش - بين استفاده از فناوريهاي نوين ارتباطي (برنامه هاي ماهوارهاي، اينترنت و شبکه هاي اجتماعي مجازي) و نگرش دانشجويان به دوستي با جنس مخالف قبل از ازدواج رابطه وجود دارد.
- بين استفاده از برنامه هاي ماهوارهاي، اينترنت و شبکه هاي اجتماعي مجازي با توجه به متغيرهاي جنس ، اعتقادات ديني، ارتباط والدين با فرزندان و فشار گروه دوستان و نگرش پاسخگويان در خصوص دوستي با جنس مخالف قبل از ازدواج رابطه وجود دارد.
بحث و نتيجه گيري پژوهش حاضر در پي پاسخگويي به اين پرسش ها بود که آيا بين ميزان استفاده از فناوريهاي نوين ارتباطي (ماهواره، اينترنت و شبکه هاي اجتماعي مجازي) با نگرش به دوستي با جنس مخالف قبل از ازدواج در بين دانشجويان دانشگاههاي شهر اراک رابطه وجود دارد.