چکیده:
زمینه و هدف: امروزه، هر سازمانی با راهکار همفکری و مشارکت بخشهای مختلف ذینفعان، تلاش میکند که تابآوری مؤسسههای خود را تقویت کند. مؤسسههای مالی و بانکها نیز در جهان پرتلاطم کنونی، به این راهکار توجه ویژهای میکنند؛ اما، هنوز، در خصوص ساختارها و فرایندهای زیربنایی ایجاد اینگونه فضا برای همفکری، توافق نظری وجود ندارد. این پژوهش، بهدنبال ارائه الگویی برای جاریسازی کانون تفکر، بهعنوان یکی از گونههای مهم این ساختارها و فرایندها در صنعت بانکداری است. روش: پژوهش حاضر، از نظر هدف، بنیادی و از لحاظ نوع روش اجرا، توصیفی ـ اکتشافی محسوب میشود و رویکرد آن کیفی است. گردآوری دادهها با ابزار مصاحبه انجام شد. جامعه مشارکتکنندگان در پژوهش، مدیران و خبرگان صنعت بانکداری بودند که با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. انجام مصاحبهها تا زمان دستیابی به مرحله اشباع نظری ادامه یافت و این اشباع بعد از 12 مصاحبه بهدست آمد. دادهها نیز با استفاده از رویکرد نظریهپردازی دادهبنیاد، طی سه مرحله کدگذاریهای باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند. یافتهها: تعداد 169 نشانه از کدهای باز مصاحبهها، در قالب 20 مفهوم اصلی دستهبندی شدند و در 6 طبقه اصلی قرار گرفتند که عبارتاند از: 1. ظرفیتهای سازمانی (با مفاهیم ظرفیتهای شبکهسازی، ظرفیتهای تیمسازی، ظرفیتهای تحقیق و توسعه و ظرفیتهای مشارکتپذیری)؛ 2. جریان ایدهها (با مفاهیم شبکههای ارتباطات، تغییر و تحولات محیط و مدیریت ایدههای نوآورانه)؛ 3. موانع سازمانی (با مفاهیم موانع مدیریتی، موانع ساختاری، موانع فرایندی و موانع مالکیت فکری)؛ 4. اقدامها (با مفاهیم تحلیل و پایش، تحقیق و توسعه، ارزیابی و بازنگری و بازخورد ایدهها)؛ 5. ساختار (با مفاهیم سازماندهی ماتریسی و ساختار ادهوکراسی)؛ 6. توسعه (با مفاهیم توسعه مشارکت، بهبود عملکرد سازمان و تحولگرایی). نتیجهگیری: در وضعیت کنونی، نظام تصمیمسازی مؤسسههای مالی و بانکها، بر اثر وابستگی به بوروکراسی سازمانی، آسیبهای فراوانی ایجاد کرده است و شکلدهی و استقرار موفق کانونهای تفکر با استفاده از الگوی پیشنهادی، میتواند به ترمیم این نظام کمک کند.
Background & Purpose: Organizations consider the participation of their stakeholder as a way to strengthen the resilience of their institutions. Financial institutions and banks are also paying attention to these strategies in today's turbulent world. But there is still no consensus on the structures and processes on which it created such a climate. This research provides a model for the implementation of the think tank as one of the important types of these structures and processes in the banking industry. Methodology: The study is descriptive-exploratory in terms of methods and fundamental in terms of purpose. The research approach is qualitative and used interviews to collect data. The study participants were managers and experts in the banking industry who were selected by purposive sampling. The interviews were continued until the analysis of the interviews and the model reached the theoretical saturation. Saturation was created after 12 interviews. Data analysis was performed using the Glaser grounded theory in three stages of open, axial and selective coding. Findings: A total of 169 signs of open source interviews were categorized into 20 main concepts that, considering the 6C framework in 6 main categories including organizational capacities , idea flow, organizational barriers actions, structure and development. Conclusion: The successful formation and establishment of think tanks using the proposed model can help financial institutions and banks to repair their decision-making system, which in the current situation has caused a lot of damage due to dependence on organizational bureaucracy.